Sunday, March 3, 2013

سال ۸۴ اگر اصلاحطلبان معین را نمی آوردند، ما نیز دنبال هاشمی نمی رفتیم و همه از کروبی حمایت می کردیم

 
 پشیمان که گفتند منظورتان چه کسانی است؟
 
- من می گویم همه. پشیمان بودن به معنای این که بخواهیم اظهار ندامت کنیم که شعار و ژست تبلیغاتی است. اما به لحاظ تحلیلی ما الان با خیلی از دوستان اصولگرا که صحبت می کنیم اظهار ناراحتی می کنند از اتفاقات بعد از انتخابات سال ۸۸٫ مثلا شخصیتی مثل آقای ناطق، شما که نمی توانید بگویید آقای ناطق خارج نظام است یا اصولگرا نیست. بالاخره ایشان همراه نظام، داخل نظام، همراه اصولگرایان و عضو جامعه روحانیت مبارز است. با آقای ناطق صحبت کنید، ببینید خیلی خوشحال است از اتفاقات سال ۸۸٫
 
* شما گفتید افرادی که آن طرف بوده اند و برخورد کرده اند. این حزف شما این تلقی را بوجود می آورد که اصولگرایانی که برخورد کرده اند پشیمان هستند.
 
- بله من همان‌ها را می گویم.
 
نیروهای امنیتی هم از حوادث سال ۸۸ ناراحتند
 
خوب آقای ناطق که اصلا برخورد نکردند، بلکه خودشان جزو افرادی بودند که با ایشان برخورد شد.
 
نه. مجموعه اصولگراهایی که آن طرف بودند را می گویم. خیلی از نیروهایی که در دستگاه‌های امنیتی بودند از شرایطی که بوجود آمده ابراز ناراحتی می کنند. یعنی در حال حاضر هیچ کدام از طرفین ماجرا از اینکه یک عده ای از اصلاح طلبان در زندان و آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند، خوشحال نیستند، چرا که جدا شدن عده ای از بدنه نظام یا جدا کردن آنان توسط عده ای خاص جای خوشحالی ندارد. یک سری اتفاقات پس از انتخابات سال ۸۸ افتاده است، در اینکه چه برخوردهایی برای این اتفاقات معقول بود هم در آن زمان اختلاف نظر وجود داشت. عده ای مثل اصلاح طلبان آن رفتارها را قبول نداشتند. من همیشه اعتقاد داشته و دارم که هر نوع برخوردی که در یک اختلاف می خواهد انجام شود اگر برخورد طرف مقابل عکس العملی باشد، الزاما نتیجه رضایت بخشی نخواهد داشت. در آن زمان هم باید با نگاه به مصالح کشور شرایط موجود و مصالح مردم برخورد صورت می گرفت مثلا اگر امروز بیایند به دفتر روزنامه یا مجله و برخوردی با افرادی انجام دهند من اصل این موضوع را قبول ندارم. چرا که اگر کسی تخلفی مرتکب شده است باید برخورد قانونمند و معقولی با او صورت گیرد که جوی برای اینگونه موضوعات درست نشود، ولی اگر این اتفاق به هر دلیلی افتاد آیا با داد و فریاد کردن و احساساتی برخورد کردن کار درست می شود؟
 
خدا رحمت کند مرحوم بازرگان را. در سفری به خارج کشور رفته بود حتی حاضر نشد به سئوال خبرنگاران به بیرون رفتن از کشور، شرایط کشور و ماندن در کشور پاسخ بدهد. جمله وی این بود که فعالیت و مبارزه سیاسی وحرف‌های ما در داخل کشور خواهد بود. گویا در آن سفر برای شرکت در یک سمینار علمی و قرآنی رفته بود. یعنی واقعا اگر بخواهیم در فضایی برخوردی صورت دهیم اگر من با شما دعوایی داشته باشم، شما یقه من را می گیرد، چون این دعوای ماست دیگر و به بیرون ارتباطی ندارد. برای همین ما هیچ وقت نمی رویم به آدمی متوسل شویم که نه ما را می خواهد و نه شما را.
 
افراطی ها به هدف‌شان رسیدند
 
بله عده ای هستند که سالهای سال دیدگاهشان افراطی بود به دنبال این بودند که بگویند فلانی ساختارشکن یا خارج از نظام است. مسائلی پیش آمد که اینها بتوانند اینگونه مسائل را در بوق و کرنا کنند که چه بسا آن آدم اصلا نظرش این نیست و در آن مسائلی که بوجود آمد، اصلا نظرش این نبوده است.
 
* گفتید که در این جریان بحث ساختارشکنی را قبول ندارید حتی درباره آنهایی که به خارج از کشور رفته اند به غیر از سلطنت طلب‌ها، منافقین و کسانی که علیه نظام فعالیت دارند، این مرز این جریان کجاست، از این زاویه که اشاره کردید رفتار باید قانونی باشد و برای آن مثال آقای بازرگان را اشاره کردید. مثلا آقای عطا الله مهاجرانی به نظرم گزینه ای است که با این تعریف شما مشخص نمی شود که کجای داستان است، حتما وی سلطنت طلب نیست، بلکه فردی است که سابقه جدی در نظام داشته، از بدنه اصلاحات برخواسته و وزیر آقای خاتمی بوده و الان در خارج از کشور فعالیت می کند، اما رفتار وی با هیچ متری به عنوان داخل نظام قابل اندازه گیری نیست. این ۲ را چطور می توان با هم جمع کرد؟
 
- یعنی آقای مهاجرانی جایی علیه نظام به معنای نظام نه به معنای انتقاد از افراد و رفتار آنها، علیه قانون اساسی، علیه ولایت فقیه و برای براندازی نظام فعالیت کرده است؟
 
* یعنی شما می گویید این کارها را نکرده است؟
 
- نه.
 
آن ماجرای اسب تروای آقای مهاجرانی که معروف است دیگر.
 
- ماجرای اسب تروا چیست؟
 
* روز ۲۲ بهمن درخواست کرد که یک عده ای در قالب و شکل و شمایل مردم وارد راهپیمایی ۲۲ بهمن شده و پس از ورود به میدان آزادی تهران راهپیمایی را برهم بزنند. این درخواست هم در گفتگو با یک رسانه خارجی معاند نظام صورت گرفت.
 
- ببینید یک عده ای از شخصیت‌های سیاسی اصلاح طلب ایران خارج کشور هستند.
 
مهاجرانی هنوز هم اصلاح‌طلب درون نظام است
 
یعنی شما واقعا آقای مهاجرانی را هنوز یک اصلاح طلب درون نظام می‌دانید؟
 
- من مشخصا در مورد شخص آقای مهاجرانی صحبت نمی‌کنم، شما در مورد ایشان خوب است از خودشان بپرسید. اما به طور کلی خیلی از افرادی که خارج هستند را می توان اصلاح طلب درون نظام دانست. الزاما هر کسی از ایران خارج می شود از نظام خارج نمی‌شود اما طبیعتا افرادی که خارج از کشور زندگی می کنند، شرایطشان با داخل کشور متفاوت است.
 
* ولی شما الان در مثالی صحبت نکردن آقای بازرگان با رسانه‌های خارجی را مورد اشاره قرار دادید؟
 
- آقای بازرگان رفته بود که برگردد، ولی کسانی هستند که انتخاب می کنند خارج کشور بمانند و فعالیت‌ها و برنامه‌هایشان را بر مبنای محیط شرایط خارج از کشور انجام می دهد.نمی توان به آنها گفت که با فلان رسانه گفتگو نکن یا در فلان سمینار حضور نداشته باش. ممکن است داخل کشور این انتظار وجود داشته باشد که شخصیت‌های سیاسی و حزبی بر اساس قوانین موجود کشور عمل کند. مثلا بر مبنای قانون وزارت خارجه، بنده به عنوان مسئول یک حزب اگر بخواهم با فلان دیپلمات دیدار کنم باید به وزارتخانه اطلاع دهم.اما کسی که می رود و خارج از کشور ماندگار می شود، دیگر همچنین تقیدی ندارد. به نظر من، باید رفتارهای شخصی فردی را که انتخاب کرده در خارج از کشور به زندگی ادامه دهد با سلایق سیاسی آن فرد جدا کرد.
 
همکاری با رسانه دولتی انگلیس بی بی سی هم از نظر شما ایرادی ندارد؟!
 
- توضیح دادم این برای کسی است که داخل کشور باشد، اما در مورد افرادی که انتخاب کردند خارج از کشور زندگی کند ممکن است این قوانین داخلی صدق نکند.
 
* من الان بحث داخل و خارج را ندارم، اما به عنوان کسی که چهره شاخص اصلاح طلب هست، سابقه نمایندگی مجلس، وزارت و مشاوره رئیس جمهور دولت اصلاحات را دارد و به قول شما داخل جریان اصلاح طلبی تعریف می شود، این رفتارها نمی تواند درست باشد؟
 
.بلا تشبیه مثالی می‌زنم، حضرت امام (ره) زمانی که به فرانسه رفتند از همه رسانه‌های مخالف و موافق اسلام برای بیان و ترویج تفکراتشان، استفاده کردند، معنای این کار ایشان همکاری با رسانه‌های بیگانه نیست، البته این قیاس خیلی مع الفارق است و من برای روشن شدن موضوع به آن اشاره کردم.حرف من این است که هرکسی که با بی بی سی مصاحبه کرده برانداز نیست، به این معنا نیست که بی بی سی مدافع منافع ایران است اما ممکن است کسی خارج از کشور با رسانه ای مثل بی بی سی مصاحبه کند و علیه مقاصد این رسانه صحبت کند، آن موقع چی؟ بله ما هم می دانیم رسانه‌هایی مانند بی بی سی طرفدار نظام اسلامی نیستندآنها معیارها وارزشهای خودرادارند. ولی اگر کسی بنا به دلایلی به خارج از کشور رفت و درهمه فعالیتهایش از نظام پشتیبانی کرد، حالا اگر با یک رسانه هم صحبت کرد، نمی توان او را برانداز خواند. من حتی یک عضو از اعضای مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکت را نمی شناسم که قصد براندازی نظام جمهوری اسلامی را داشته باشد.
 
از سوی دیگر رفتارها و قضاوت‌ها معطوف به قانون است ولی ساختار شکنی مربوط به تحلیل و اعتقاد است. من الان اصلاح طلب هستم اگر روزی در در خیابان تصادف کرده و کسی را کشتم یا قتل نفس کردم، نمی توان گفت از اصلاح طلبی خارج شده یا ساختار شکن شده ام. این یک اتفاق است که امکان دارد برای هر کسی بیفتد. گفتگو با رسانه بیگانه در صورتی تخلف است که محرز شود یک فرد برای براندازی نظام ، تبلیغ مستقیم علیه قانون اساسی و حضرت امام(ره) و موضوعات مشابه از آن رسانه استفاده ابزاری کرده باشد.
 
اتهام پراکنی و برچسب زدن مغایر اخلاق سیاسی و اسلامی است
 
* اما معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد این همکاری با اینگونه رسانه‌ها را جرم اعلام کرده است؟
 
- اولا حرف معاونت مطبوعاتی قانون نیست ، قانون باید در مجلس به تصویب برسد، ثانیا، این موضوع در صورت پذیرش برای افرادی است که در داخل کشور فعالیت می‌کنند و نمی توان برای هر ایرانی که خارج از کشور زندگی می‌کند این موضوع را یک وظیفه دانست. نگاه به مجموعه فعالیت رسانه‌ای در دنیای امروز باید یک نگاه عقلانی و همه جانبه باشد و برخوردهای هیجانی و احساسی غیر قابل دفاع و برچسب زدن‌ها و اتهام پراکنی‌هایی که با اخلاق سیاسی و اسلامی مغایر است و برخی سایت‌ها و رسانه‌ها دنبال می‌کنند در نهایت نتایجی به بار می‌آورد که چه بسا هزینه‌های آن به مراتب بیشتر از انتشار اظهار نظر یک نفر در رسانه‌ای مثل بی بی سی یا امثال آن باشد.
  
 
 * مطلبی از شما در یکی از روزنامه‌ها منتشر شده بود که در آن گفته اید، اگر مملکت قانون دارد نباید در نماز جمعه کسی را محکوم کرد و به آن فرد فحش داد. شما که قائل به این رفتارها هستید چرا پس از انتخابات سال ۸۸ به برخی هم طیف‌های خودتان نگفتید با راهپیمایی جواب نمی گیرید و بهتر است از طریق قانون عمل کنید؟
 
- کلا اصلاح طلبان به دنبال روش غیر قانونی نبودند. منظور شما کدام راهپیمایی است؟
 
دو طرف لشکرکشی خیابانی کردند
 
بعد از سخنان مقام معظم رهبری در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ که فرمودند بحث را به خیابان‌ها نکشانید، آقایان موسوی و کروبی از معترضین حمایت کردند؟
 
- حمایت یعنی چه؟ آقای موسوی و کروبی هیچ یک از کسی دعوت نکردند که به خیابان‌ها بیایندوکار خلاف قانون انجام دهند. در تظاهرات روز عاشورا هم که اشاره کردید مگر برای همه دسته‌ها از وزارت کشورمجوز گرفته می شود؟ راهپیمایی مذهبی است و همه انجام می دهند. حالا اگر مجموعه از حوادث آن روز اتفاق افتاد، مگر مسئولیت آن بر عهده آقایان موسوی و کروبی است؟ من با قاطعیت می‌گویم کروبی و موسوی هیچ وقت درخواست خلاف قانون از مردم برای مقابله با نظام نکردند. شما که استناد می کنید به سخنان رهبری؛ با دیدگاه شما پس الان آقایان لاریجانی و احمدی نژاد هر ۲ خارج از نظام هستند ! مگر رهبری دستور ندادند اختلاف نکنید و هرکس پس از این این اقدامات را انجام بدهد به ملت خیانت کرده است؟ پس این چه بساطی بود که آقایان در روز یکشنبه استیضاح درآوردند؟سخنان رهبری کلی بود و ایشان نصیحت کردند که نباید لشکر کشی خیابانی کنید. لشکر کشی خیابانی ۲ طرفه بود. شما دیدید که حتی مجمع روحانیون مبارز از وزارت کشور درخواست مجوز راهپیمایی کرد.نه اینکه کاری بدون مجوز انجام دهد
 
مجموعه حوادث بعد از انتخابات باید بازنگری شود. انتخاباتی برگزار شده و جریاناتی نیزدر آن درگیر بودند. در همه انتخابات‌ها حتی انتخابات دوره‌های مختلف مجلس در زمان امام (ره)، یک عده که نماینده شان انتخاب نمی شد، در حوزه‌های انتخابیه خود تظاهرات می کردند. البته در مقابل برخوردی صورت می گرفت و سپس موضوع تمام می شد. اگر در برخوردهای پس از انتخابات کسی خواسته اش خلاف میل جریانی بود که برخورد کردند، آیا باید همه این‌ها را ساختار شکن تلقی کنیم؟
 
موسوی و کروبی موافق شعارهای پس از انتخابات ۸۸ نبودند
 
* یعنی شما می گویید آقایان کروبی و موسوی موافق شعارهای علیه نظام پس از انتخابات ۸۸ نبودند؟
 
- قطعا نه! در آن عصبانیت‌ها ممکن است که شعارهایی هم داده شود. شما الان از آقایان موسوی و کروبی بپرسید شعارهایی که علیه نظام، ولایت فقیه و قانون اساسی در حوادث پس از انتخابات ۸۸ سر داده می شد را قبول دارید؟ قطعا پاسخشان منفی است. همان موقع تحیل آقای کروبی و شاید آقای موسوی این بود که این نوع شعارهای افراطی ممکن است از طرف مقابل طرح یا تقویت و برجسته شود که همین برچسب ها را بزنند. من باورم این است که هیچ کدام از این ۲ نفر علیه نظام نبودند و نگاه براندازانه نداشتند.کسی هم که برانداز است، قاضی درباره اش قضاوت می کند و حکم می دهد، مگر می شود در نماز جمعه یک طرفه علیه فرد یا افرادی اعلام جرم کرد و حتی آن‌ها را به اعدام محکوم کرد؟ جای قضاوت در دادگاه است. اگر کسی بگوید اسم شخص را آوردن خلاف نیست، پس چرا برای یک جرم کوچک گفته می شود “خ، ب و …” و اسم آورده نمی شود؟ الان هم که کسی مدعی نیست که آقایان کروبی و موسوی محکوم هستند، بلکه عنوان می شود این افراد در حصر قرار گرفته اند، چون جان شان در خطر است و امکان دارد عده ای حرکت غیرقانونی علیه آنان صورت دهد، بنابراین شورای تامین یا امنیت مقرر کرده که از این ۲ نفر حفاظت شود. حرف آقایان این است ما در حال حاضر از این افراد حفاظت می کنیم و گرنه آن‌ها در هیچ دادگاهی محکوم نشده اند.
 
راهپیمایی ۲۵ بهمن برای حمایت از ۲۲ بهمن بود
 
* شما گفتید قبلا درباره انتخابات مجلس نیز اختلافات و اعتراضاتی شکل می گرفت، اما بعد از یک هفته تمام می شد. اما راهپیمایی‌های بعد از انتخابات تا ماه‌ها بعد و حتی تا ۲ سال بعد از انتخابات ادامه یافت که اصلی ترین آن راهپیمایی ۲۵ بهمن بود.
 
- راهپیمایی ۲۵ بهمن برای حمایت از ۲۲ بهمن بود. در راهپیمایی ۲۲ بهمن سلایق مختلف می آیند. وقتی آیت الله‌هاشمی رفسنجانی در راهپیمایی حاضر می شود و یک عده به او حمله می کنند و با آن‌ها هیچ برخوردی نمی شود، شما چه انتظاری دارید؟
 
نگذاشتند کروبی بیاید و طرفداری اش را از انقلاب اعلام کند
 
ادامه مطلب

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

No comments:

Post a Comment