Tuesday, April 30, 2013

جان باختن دو معدنچی در معدن بافق

طی حادثه ای در معدن سرب و روی در شهرستان بافق دو کارگر معدن جان خود را از دست دادند.
 
به گزارش مهر، شامگاه گذشته، براثر حادثه در معدن سرب و روی کوشک در شهرستان بافق، دو کارگر معدنچی در حین فعالیت در تونل زیرزمینی سقوط کردند و جان خود را از دست دادند.
 
با وقوع این حادثه در نخستین ساعات شب گذشته، نیروهای امدادی اورژانس، هلال احمر و پلیس در محل حادثه حاضر شدند تا اقدامات لازم صورت گیرد.
 
علی محمدی با ابراز تاسف از بروز این رویداد گفت: این دو کارگر به نام‌های جواد غنی پور و حسین زراشکی هر دو اهل شهرستان بهاباد در شیفت عصر معدن کوشک مشغول کار بودند و دچار حادثه شدند.
 
وی با تسلیت در گذشت این دو کارگر به جامعه کارگری و خانوده آنان ادامه داد: این اتفاق خارج از تصور است چرا که همه جوانب ایمنی و اصولی آن توسط کارگران در این معدن رعایت می‌شود.
 
محمدی عنوان کرد: از نظر معدنکاری این اتقاق در جایی رخ داده است که احتمال بروز حادثه در آن صفر است.
 
وی تصریح کرد: علت ریزش معدن از سوی کارشناسان در دست بررسی است و به زودی اعلام خواهد شد.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

ارائه لباس با الگوی "ایرانی اسلامی" به دانشجویان

مدیر بخش دانشگاهی بنیاد ملی مد و لباس از امضای تفاهم نامه طرح لباس دانشجویی " پرنیا " توسط این بنیاد و دانشگاه الزهرا ( س ) خبر داد.
 
به گزارش دانشجونیوز، فاطمه بلغانی با تشریح این طرح گفت: مدت زمان اعتبار تفاهم نامه مذکور میان دانشگاه و بنیاد برای 5 سال قید شده است.
 
وی اعلام کرد که لباس های نمایش داده شده در این نمایشگاه دارای " شاخصهای الگوی اسلامی ایرانی و هویت دینی و بومی" هستند.
 
این در حالیست که در اسفند ماه سال گذشته دکتر مهناز امیرخوانی، معاون فرهنگی دانشگاه الزهرا با اعلام تعویق اجرای طرح پرنیا اظهار کرد: درحال حاضر تا بودجه اصلی این طرح و نمایشگاه مشخص نشود، کاری صورت نمی گیرد، چرا که متولیان راه اندازی نمایشگاه معتقدند تا مشخص شدن بودجه کاری انجام ندهند که به واسطه آن طرح نیمه کاره بماند.
 
بر اساس طرح پرنیا، قرار بود نمایشگاهی ایجاد شود تا دانشجویانی که علاقمند هستند از پوشش‌های جدید و جذاب دانشجویی استفاده کنند بتوانند با مراجعه به این نمایشگاه و با قیمت مناسب اقدام به تهیه این مدل‌ها کنند.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

حل مشکل دانشکده مدیریت شریف تا پایان هفته

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره اتفاقات چند روز گذشته درباره دانشکده اقتصاد دانشگاه صنعتی گفت: این مشکل تا پایان هفته بر طرف خواهد شد.
 
به گزارش دانشجونیوز، کامران دانشجو با بیان اینکه بحث MBA با دانشکده اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف کاملا مجزاست، اظهار کرد: در زمینه رفع مشکلات این دانشکده بر اساس پیگیری هایی که از دفتر گسترش و دانشگاه صنعتی شریف داشتم این موضوع در حال پیگیری است و به زودی مشکل به گفته رئیس دانشگاه صنعتی شریف تا پایان هفته حل خواهد شد.
 
در روز های گذشته ٢۳۱ استاد دانشگاه، روزنامه نگار، دانشجو و فعال بخش خصوصی  با صدور بيانيه‌ای به تعطيلی دانشکده مديريت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شريف اعتراض و دلايلی در مورد لزوم ادامه فعاليت اين دانشکده مطرح کردند.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

معاون آموزشی وزیر بهداشت: حضور اساتید با تی‌شرت در دانشگاه در شأن آنها نیست

معاون آموزشی وزیر بهداشت لباس ظاهری بعضی از اساتید را ملاک ارزشیابی شان آنان عنوان کرد و گفت: حضور اساتید با تی‌شرت در دانشگاه در شأن آنها نیست.
 
به گزارش دانشجونیوز،  بهرام عین اللهی با اشاره به اینکه شان اساتید دانشگاه با پوشیدن تی شرت پایین می آید، اظهار کرد: برخی اساتید با تی‌شرت و کفش اسپرت و با وضعیت نامناسب در دانشگاه ظاهر می‌شوند که در شأن آنها نیست به خصوص که الگوی دانشجویان نیز هستند.
 
وی مدعی شد که این عده از اساتید غرب زده هستند و با تعریف و تمجید از غرب و تخریب خود، حس خودباوری را در دانشجویان از بین می‌برند. 
 
به گفته ی وی "خوشرو" بودن، "تحمل" دانشجو را داشتن و در عین حال "رعایت پوشش مناسب" جز نکاتی است که اساتید دانشگاه باید به آن توجه داشته باشند.
 
عین اللهی تصریح کرد: دانشگاه‌های علوم پزشکی باید رسالت جذب اساتید متدین، متعهد و کسانی که دغدغه جامعه را دارند، داشته باشد.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

چهار نفر در آلمان به صادرات «تجهیزات اتمی» به ایران متهم شدند

دادستانی فدرال آلمان سه شهروند ایرانی-آلمانی و یک شهروند آلمانی را به زیر پاگذاشتن قوانین صادرات به ایران و فرستادن «تجهیزاتی که در نیروگاه‌های هسته‌ای به کار می‌رود»، متهم کرده است.
 
به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، دادستانی آلمان نام این افراد را حمید خ. غلام‌علی ک. کیانزاد ک. و رودولف ام. عنوان کرده است.
 
به جز متهمی که کیانزاد نام دارد و ۲۵ ساله است متهمان دیگر بین هفتاد تا هشتاد سال سن دارند.
 
از متهم آلمانی این پرونده به عنوان «بازرگان» نام برده شده است. اتهام این چهار نفر فرستادن «شیرهای» مخصوص راکتور ساخت آلمان و هند به ایران است. صادراتی که از سال ۲۰۱۰ میلادی تا سال ۲۰۱۱ ادامه داشته است.
 
خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که پنج محموله از این شیرهای مخصوص به ایران صادر شده است. 
 
دادستانی آلمان می‌گوید که متهمان جمعه گذشته در دادگاهی در هامبورگ تفهیم اتهام شده‌اند.
 
به گفته این نهاد قضایی، خریدار این تجهیزات یک شهروند ۴۸ ساله ایرانی‌ست که در فهرست «تحت تعقیب» آلمان قرار دارد.
 
مقام‌های رسمی ایران هنوز در این مورد واکنشی نشان نداده‌اند.
 
طی سال‌های گذشه و با وضع تحریم‌های مختلف علیه تهران، گزارش‌هایی در مورد بازداشت افرادی که به ایران «تجهیزاتی با کاربرد نظامی»، صادر کرده‌اند منتشر شده است.
 
از تازه‌ترین نمونه‌های آن، بازداشت سه کارمند یک آژانس کشتی‌رانی در توکیوی ژاپن به اتهام «نقض تحریم‌های صادراتی» به ایران بود.
 
قوانین سخت‌گیرانه صادرات به ایران، بخشی از قوانینی‌ست که در چهارچوب تحریم‌ها علیه تهران اجرا می‌شوند. بخشی از این تحریم‌ها که شورای امنیت سازمان ملل متحد وضع کرده است، جنبه بین‌المللی دارند و همه کشورهای جهان باید آن را اجرا کنند. بخشی دیگر جنبه داخلی یا منطقه‌ای دارند مانند تحریم‌های جداگانه‌ای که اتحادیه اروپا علیه ایران وضع کرده است.
 
دلیل تحریم‌های اتمی شورای امنیت اطمینان نداشتن به صلح‌آمیز بودن آن در ایران است.
 
مقام‌های جمهوری اسلامی همواره تاکید کرده‌اند که برنامه اتمی آنها تنها مقاصد صلح‌آمیز را دنبال می‌کند.
 
دویچه وله فارسی
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

Monday, April 29, 2013

عبدالحسین روح‌الامینی: مرغ پخته هم به حرف های مرتضوی می خندد

عبدالحسین روح‌ الامینی پدر یکی از کشته شدگان کهریزک در واکنش به بحث های مطرح شده توسط آقای مرتضوی گفت: من بیانات ایشان را خواندم، ولی مرغ پخته هم به این بحث‌ها می‌خندد.
 
به گزارش دانشجونیوز، چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات قضات پرونده‌ بازداشتگاه کهریزک صبح امروز برگزار شد.
 
آقای مرتضوی پیش از این در دفاعیات خود پدر محسن روح الامینی را مقصر عنوان کرد و گفت: اگر روح‌الامینی وظیفه‌ی پدری‌اش را به جا می‌آورد این اتفاق نمی‌افتاد.
 
عبدالحسین روح‌الامینی پدر محسن روح الامینی یکی از کشته شدگان کهریزک به صحبت‌های مرتضوی دادستان سابق تهران انتقاد شدید کرد و گفت: من مسوولیت پدری‌ام را همان موقع انجام داده‌ام. از کسانی که دست‌اندرکار بودند، از فرمانده سابق سپاه، از قائم مقام سابق ناجا و از دوستانی که در قرارگاه ثارالله داشتم موضوع را پیگیری کردم. خودم و بچه‌هایم به دادگاه انقلاب و زندان اوین مراجعه حضوری داشتیم. پسر ارشدم به کهریزک مراجعه کرد اما کسی پاسخگوی کسی نبود. همچنان که تا امروز هم آقایان در دادگاه پاسخگوی واقعی اتهاماتشان نیستند.
 
عبدالحسین روح‌الامینی در ادامه افزود: از پسر ما که گذشت ان‌شاء‌الله برای فرزندان مردمی که آشنا و پارتی در این کشور ندارند این رویه‌ها تکرار نشود، تا آقایانی که مسوولیتی به عهده می‌گیرند پاسخگو باشند.
 
در پایان رییس دادگاه خواستار منتشر نشدن جزییات چهارمین جلسه دادگاه کهریزک شد. پنجمین جلسه دادگاه کهریزک، 11 اردیبهشت برگزار می‌شود.
 
 
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

افشای اسناد شخصی دانشجویان در دانشگاه شهرکرد

تعدادی از اسناد شخصی دانشجویان دختر دانشگاه شهرکرد، به دلیل غفلت مسئولین در محیط دانشگاه پخش شده است.
 
به گزارش خبرنامه شهرکرد، در جلسه ی پرسش و پاسخی که در دانشکده ی فنی دانشگاه شهرکرد برگزار شد، دانشجویان شدیدا به این بی توجهی مسئولان اعتراض کردند.
 
گفتنی است که این مدارک به صورت برگه های چرک نویس در خوابگاه پسران دانشگاه شهرکرد توزیع شده است.
 
این اسناد شامل نام و نام خانوادگی، عکس رنگی، شماره تلفن همراه، تلفن منزل و آدرس منزل، کپی شناسنامه و کارت ملی و اطلاعات دیگری مانند پرونده ی پزشکی و اطلاعات خانوادگی و ... می باشد.
 
بنا به گزارشات رسیده افشای این اسناد در مواردی باعث ایجاد مزاحمت هایی برای دختران دانشگاه شهرکرد شده است. 
 
این در حالیست که دانشگاه زمان ثبت نام متعهد می شود که این اطلاعات به صورت کاملا محرمانه نگهداری می شود.
 
شایان ذکر است که در بین این مدارک، اسناد دکترای رشته های مختلف متقاضی استخدام به عنوام هیئت علمی در دانشگاه نیز موجود بوده که به دلایلی پذیرش آن ها رد شده است. 
 
نکته ی قابل توجه این است که علت رد شدن درخواست این افراد به همراه رزومه کاری و کلیه اطلاعات شخصی آن ها در این اسناد مشاهده شده است.
 
 ضمنا نامه ی کتبی در خواست برای استخدام  و شرح وضعیت خانوادگی این افراد نیز پیوست شده بود.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

زاهدی: کنکور ۹٢ غیر قانونی است

رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی برگزاری کنکور در سال‌های ۹۱ و ۹۲ را غیرقانونی اعلام کرد.
 
به گزارش دانشجونیوز، محمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: سوابق کنکور برای دانشگاه‌ها در دوره جدید مجلس بررسی شده به طوری که نحوه پذیرش دانشجویان در دانشگاه‌ها یکی از برنامه‌های این کمیسیون است.
 
به گفته ی وی برای پذیرفته‌ شدگان دو سال جای نگرانی نیست ولی نحوه پذیرش در سال ۹۳ متفاوت است.
 
گفتنی است که در سال 86 قانون مصوب شد که تا پایان سال پنجم توسعه کنکور حذف شود و امسال در پایان سال سوم هنوز کنکور برگزار می‌شود.
 
زاهدی ادامه داد: برگزاری کنکور سال‌های 91 و 92 غیر قانونی است و براساس مصوبه سال 86 نباید این کار انجام شود.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

اجازه تردد مانکن نماها را در شهر نمی‌دهیم

جانشین رئیس پلیس کشور گفت: اجازه نمی دهیم عده ای به صورت مانکن در خیابانها تردد کرده و خودشان را به نمایش بگذارند.
 
به گزارش دانشجونیوز، سردار احمدرضا رادان با اعلام اجرای طرح امنیت اجتماعی و امنیت اخلاقی در تهران و ۱۷ کلانشهر کشور، اظهار کرد: این طرح دو روز زودتر از سایر استانها در تهران آغاز شده و از پس فردا این طرح در کلانشهرهای اصفهان، شیراز، کرمان، همدان، شرق و غرب تهران، البرز و استانهای خراسان، مازندران، گیلان و گلستان به اجرا در می آید.
 
وی ادعا می کند که بر طبق نظرسنجی صورت گرفته توزیع و خرید و فروش مواد مخدر با 60/5 درصد اولویت اول پاسخ دهندگان، تصادفات با 57/9 ، بدپوششی با 54/6، آلودگی صوتی 54/3 و مزاحمین نوامیس و سرقت با بیش از 30 درصد در رتبه های بعدی قرار دارند.
 
وی در ادامه افزود: عده ای در شهرها در خودروها و خیابان ها به صورت مانکن تردد می کنند، این افراد بدانند که پلیس با حکم قانون و بنا به خواست مردم با کسانی که هنجارشکنی کرده و اقدام به خودنمایی در شهر می کنند برخورد کرده و خودروی افراد بدحجاب توقیف و پس از طی مراحل قانونی آزاد می شود. 
 
به گفته ی وی پلیس امنیت اخلاقی برای بالا بردن هزینه ی این "جرم" تلاش خواهد کرد. 
 
وی در ادامه با اشاره به طرح موسوم به "جمع آوری اراذل و اوباش"  افزود: برخورد با اراذل و اوباش در دستور کار ما قرار دارد و پیام پلیس به این افراد این است مطمئن باشند که جای امنی را پیدا نمی کنند که بتوانند فرار کنند. باقیمانده اراذل و اوباش پس از هماهنگی انجام شده با مراجع قضایی به زودی در طرح ویژه ای با توجه به اینکه شناسایی شده اند دستگیر خواهند شد.
 
به گفته کارشناسان اجرای این طرح و پوشش گسترده تصویری آن در رسانه های حکومت ایران، تلاشی است برای ایجاد حس رعب و وحشت در جامعه. در یک سال آخر دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد و پیش از انتخابات سال 88 نیز این طرح برای چندین مرتبه به صورت گسترده اجرا و تبلیغ شد.
 
نمی گذاریم عده ای خود و سگشان را در خیابان به نمایش بگذارند
 
سردار احمدرضا رادان با اشاره به ممنوع بودن حمل حیوانات در داخل خودرویی که انسان در آن حضور دارد، گفت: اجازه نمی دهیم عده ای در خیابان ها با سگ گردانی و حمل حیوان در خودرو، خودشان و سگشان را به نمایش عمومی بگذارند.
 
وی در ادامه اظهار کرد:  افرادی که با خودرو در خیابان ها دور دور کنند و خودرویی هایی که آلودگی صوتی ایجاد کنند، توقیف و برای برخورد قضایی تحویل مقامات قضایی می شوند.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

حضور گارد ویژه در بند ۳۵۰ اوین/ انتقال ۱۰ زندانی سیاسی به سلول انفرادی

ده تن از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین بعد از ظهر امروز ۸ اردیبهشت و در پی اعتراضات صبح امروز جمعی از زندانیان این بند با دستور مستقیم دادستان تهران، با اعزام گارد ویژه به بند ۳۵۰ به انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدند.
 
به گزارش کلمه، انتقال سعید مدنی، عبدالله مومنی، ابوالفضل عابدینی نصر، سیامک قادری، امیر خسرو دلیر ثانی، محمد حسن یوسف‌پور سیفی، سعید عابدینی، کامران ایازی، محمد ابراهیمی و پوریا ابراهیمی پس از آن صورت گرفت که مومنی معاون زندان اوین با مداخله در امور بند ۳۵۰ خواستار عزل سعید مدنی نماینده زندانیان و وکیل بند ۳۵۰ شده بود.
 
در پی این دستور غیر قانونی، زندانیان در حمایت از وکیل بند منتخب شان اقدام به اعتراض و سر دادن شعار و سرود در صحن عمومی بند کردند و خواستار پیگیری مطالباتشان از جمله برکناری معاون زندان مومنی و عدم دخالت وی امور بند ۳۵۰ شدند، زندانیان همچنین شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند این واکنش زندانیان با اعزام گارد ضد شورش زندان و تهدید به آوردن آن‌ها و برخورد با زندانیان بند ۳۵۰ مواجه شد.
 
وکیل بند ۳۵۰ سعید مدنی طی هفته‌های گذشته مطالبات و اعتراضات متعدد زندانیان از جمله در خصوص برخورد نامناسب مسئولان زندان و وضعیت فروشگاه زندان و تخلفات مالی مسئولان آن و نیز توهین‌های مکرر مسئولان سالن ملاقات (فردی به نام سیدی) خانواده زندانیان، مطرح کرده بود که این مسئله خشم مسئولان زندان را موجب شده بود.
 
بر اساس آخرین گزارش ها، این ده زندانی که علاوه بر انفرادی، ممنوع الملاقات شده اند، تهدید کرده‌اند که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، طی روزهای آینده دست به اعتصاب غذا خواهند زد. سایر زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ نیز در همین راستا اعلام کرده‌اند که در اولین اقدام اعتراضی خود فردا اعتصاب ملاقات خواهند کرد.
 
گفتنی است در جریان مذاکرات نمایندگان زندانیان با مقامات زندان نماینده‌های نیز از طرف وزارت اطلاعات و دادستانی تهران نیز حضور داشتند و صراحتا گفته شد که دستور دادستان تهران مبنی بر مجازات زندانیان عامل تظاهرات و اعتراضات به زندان ارسال شده است.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

Sunday, April 28, 2013

نوشته ای از ضیاء نبوی درباره مجاهدین خلق: چه نباید کرد؟

در پرونده ضیا هیچ نشانه و شاهد منطقی برای اثبات ارتباطش وجود ندارد. در عین حال همه دوستان، خانواده و کسانی که با او آشنا بوده اند بر نچسب بودن این اتهام به او اشتراک نظر دارند. ضیا اگر نسبتی با مجاهدین خلق داشته باشد، نسبت یک مخالف و منتقد کارشناس و جدی نسبت به این فرقه است.
 
با همه این احوال، ضیا همچنان در حصر اتهامی است که در گذشته بارها و بارها این اتهام را مصداق توهین به خود دانسته و حتی به صراحت گفته بود که حاضر است تمام مدت حبسش را تجمل کند، اما از این اتهامی که آن را نسبت به خود موهوم و توهین آمیز می داند، مبرا شود.
 
مطلبی که در پی می آید، چکیده دیدگاه ضیا نسبت به سازمانی است که متهم به ارتباط موثر با آن شده است. وی همان طور که در گذشته بارها به اثبات رسانده، در دوران سخت زندان و تبعید، هرگز چیزی را که به آن باور نداشته به زبان نیاورده است. ضیا مدعی مبارز بودن نیست اما اهل معامله و گفتن حرفی که به آن اعتقاد ندارد هم نیست. یکی از حرف های او که از زبان دوستانش نقل شده این است که اگر آزاد بودم، نقدهای بسیار صریح تر و بنیادی تری به سازمان مجاهدین خلق داشتم، اما نمی خواهم تصور آن پیش بیاید که در زندان و تابع شرایط خاصی آنها را نوشته ام.
 
با این حال پس از چهار سال، وی مطلبی را درباره مجاهدین خلق را به دست انتشار سپرده که چکیده دیدگاه او درباره این فرقه است. فرقه ای که به اعتقاد ضیا، ” می توانند الگو و سرمشقی برای ورود ما به عرصه سیاست باشند، منتها به شرطی که دقیقا انتخاب هایی بالعکس آنان داشته باشیم و از آنچه که مرتکب شده اند پرهیز کنیم! “
 
او دلایل این سیاه بختی برای سازمان را این گونه توضیح می دهد: آنها “خشونت و ترور” را به عنوان ابزار، “ایدئولوژی” را به عنوان روایتی مطلق و حقیقی از عالم و “فعالیت مخفیانه” را به عنوان چتر حفاظتی و امنیتی پذیرفتند.
 
یادداشت ضیا نبوی را علاوه بر آنکه می توان به عنوان تحلیلی کارشناسی از سازمان مجاهدین خلق خواند، می تواند پاسخ فاخر او به اتهامی باشد که بر پایه آن به ۱۰ سال جبس در تبعید مجکوم شده، اما خود، آن را متضمن توهین به خود و دیدگاه ها و فعالیت هایش می داند.
 
متن کامل این یادداشت با عنوان “چه نباید کرد” در ادامه می آید:
 
چه نباید کرد؟
 
 خطر بزرگ آن است که بگذاریم اندیشه ثابتی تمام ذهنمان را بخود مشغول سازد. «آندره ژید»
 
 ۱- در تاریخ سیاسی معاصرما کم نیستند جریان هایی که با اهدافی بلند پروازانه وآرمان خواهانه پدید آمده اند ولی در نهایت جز مصیبت و رنج حاصل نیاورده اند!
 
 سازمان ها وگروهایی که در ابتدا به قصد حل مسائل اجتماعی تشکیل شده اند ولی در ادامه خود نیز بدل به مشکل ومعضلی شده اند، که می بایست برای درمان وعلاج آن همت گذاشت! چهل وهشت سال پیش ، زمانی که تعدادی از جوانان پرشور وانقلابی آن روزگار تصمیم به تشکیل سازمانی سیاسی با مشی مخفیانه ومسلحانه گرفتد وبه زعم خود در صدد مبارزه با استبداد ودیکتاتوری شاه بر آمدند ، بدون تردید نمی توانستند حدس بزنند چه جریان سیاسی خطرناکی را بنیان می نهند. جریانی که دردسرها، آسیب ها و مصیبت های آن را حتی نیم قرن بعد نیز شهروندان این سرزمین مجبورند که تحمل کنند! بیانگذاران سازمان مجاهدین خلق که در روایت تاریخ، انسان هایی صادق، پاکباز واز خود گذشته تصویر شده اند، شاید بهترین مصداق برای این ادعای تلخ و اما موجه باشند که انگیزه های خوب، ضرورتا به نتایج خوب ختم نمی شوند و بخصوص در عرصه سیاست چه بسا فاجعه هایی که انسان های نیک روزگار به بار می آورند.
 
 ۲- نطفه ی خطا و اشتباه در رفتار سیاسی مجاهدین آنگاه بسته شد که “خشونت و ترور” را به عنوان ابزار، “ایدئولوژی” را به عنوان روایتی مطلق و حقیقی از عالم و “فعالیت مخفیانه” را به عنوان چتر حفاظتی و امنیتی پذیرفتند. انتخاب های مجاهدین در این سه مورد اگرچه کاملا متاثر از شرایط خاص آن روزگار و پارادایم سیاسی غالب آن زمانه بود، ولی این نکته چیزی از خطرناک بودن این انتخاب ها نمی کاهد. شاخص هایی که هریک به تنهایی می توانست خطری مهلک در عالم سیاست باشد، در ترکیب و هم افزایی با یکدیگر نمی توانست جز فاجعه به بار بیاورد که آورد. مجاهدین البته می توانند امروز الگو و سرمشقی برای ورود ما به عرصه سیاست باشند، منتها به شرطی که دقیقا انتخاب هایی بالعکس آنان داشته باشیم و از آنچه که مرتکب شده اند پرهیز کنیم! در واقع بهترین شیوه پند گرفتن از آنان این است که با تمامی قدرت وتوان از خشونت پرهیز کنیم و در هیچ شرایطی آنرا توجیه نکنیم، اینکه هرگز مقید به روایتی مطلق و جزم اندیشانه از جهان نگردیم و به تکثر و گوناگونی حقایق وارزش ها گردن بنهیم ودر پایان اینکه از فعالیت های پنهان سیاسی بپرهیزیم و نقطه نظر های سیاسی خویش را در عرصه ی عمومی به نقد وبحث بگذاریم که شاید این تنها شیوه ی مصون ماندن از خطا و ایمن بودن واقعی است.
 
 ۳- مسعود رجوی شاید نمونه ای دقیق و روشن برای نوعی هوشمندی و توانایی سیاسی است که ملاحظات اخلاقی را بتمامی کنار نهاده است و احتمالا یکی از بهترین گزینه های عبرت است تا بدانیم در غیاب فضای انتقادی ومکانیزم های کنترل و مهار قدرت، یک رهبر سیاسی می تواند به چه حدی از خود شیفتگی، خود مطلق پنداری وخودکامگی برسد. تصمیمات رجوی بعنوان رهبر مجاهدین در سال های پس ازانقلاب، چنان عجیب و وحشتناک و دیکتاتورمآبانه است که آدمی رو توامان می خنداند و می گریاند! تصمیم به جنگ مسلحانه و اقدام به ترور مسئولان و شهروندان در سالهای ابتدائی انقلاب، استقرار در کشور عراق و هم پیمانی خائنانه با دیکتاتوری که نه تنها به ملت خود ستم می کند که به عنوان کشوری متخاصم در حال جنگ با ایران است، برچیدن حداقل های دموکراتیک از سنت درون سازمانی واعلام خود بعنوان رهبری مطلق العنان، اقدام به عملیات نظامی علیه کشور خویش و کشتار سربازان وشهروندان هم وطن به نیت آزادی آنها! منع روابط عاطفی و زناشوئی میان اعضاء و نادیده گرفتن بدیهی ترین نیازهای انسانی، کارشکنی وسنگ اندازی در مسیر اصلاحات سیاسی در ایران، بعلاوه بسیاری تصمیمات مهلک دیگر، متاسفانه همه وهمه محصول ذهن تنها یک انسان است که ذهن عده ای دیگر را در اختیار خود گرفته، و این بواقع آدمی را می ترساند! نفس وجود فردی مانند رجوی در عرصه سیاست کافی ست تا هر اهل سیاستی قانع شود که می بایست با نگاه انتقادی خود را مرور کند و از خودش واهمه داشته باشد!!
 
 ۴- مجاهدین خلق در گذر زمان و بخصوص پس از انقلاب، هربار بیش از پیش به شاخص های یک “فرقه” نزدیک شده اند، استقرار درون یک فضای بسته با کمرترین ارتباط ممکن با جهان خارج، محدودیت مطلق رسانه ای و بی خبری نسبت به جهان پیرامون، سلب امکان اندیشیدن و تصمیم گیری اعضاء و تزریق روحیه اطاعت و فرمانبری به آنها، تقدیس نقش رهبری رجوی و ضرورت تسلیم بی چون وچرا به او، همه وهمه تلاش برای ساختن و برپا نگه داشتن جهانی یکدست و یکنواخت است که بتمامی با جهان متکثر وگوناگون آدمیان متفاوت است. رهبری مجاهدین بخوبی می داند که زنده نگه داشتن انگاره ها، انگیزه ها و رفتارهای ایدئولوژیک شان جز درون محیط مصنوعی وآزمایشگاهی ممکن نیست و باز شدن وگشودگی آنان بروی جهان متکثر پیرامون، تا چه حد برای بقای آنان خطرناک است. دقیقا از همین روست که با تمام توان می کوشند هر نقطه اتکایی که بتواند بنیادی برای نقادی درونی باشد را سست کند وهر دریچه ای که منظری جدید ومتفاوت از روایت ایدئولوژیک شان را ارائه کند، مسدود نمایند. به واقع آنها نگرانند که دستشان نزد اعضا و هوادارانشان رو شود. گرچه بدون تردید این تلاش در طولانی مدت عبث وبیهوده خواهد بود و بر پا نگهداشتن چنین جهان موهوم وشکننده ای در دراز مدت ممکن نیست اما خب محصولات و بروندادهای این کارخانه ی عجیب وغریب، همواره برای ورود به عرصه ی سیاست و دخالت در امر عمومی خطرناک خواهند بود.
 
 ۵- گرچه نزدیک به یک دهه است که این فرقه بنا به اجبار و ضرورت، ظاهرا مدعی شده اند که مشی خشونت آمیز و مسلحانه را به کنار نهاده اند لیکن متاسفانه این توفیق اجباری، تغییرات مثبتی را در دیگر وجوه این سازمان بوجود نیاورده است. این واقعیتی تلخ است که آدمی می تواند به همان انگیزه ای که دست به اسلحه برد، قلم بدست بگیرد و یا از ابزار سخن استفاده کند! اگرچه ضرر و زیانی که از این دو شیوه حاصل می آید متفاوت است، لیکن نقاط اشتراکی نیز در بین هست که بی توجهی بدان بدون شک دردسرساز خواهد بود. حقیقت این است که ادبیات سیاسی مجاهدین، برآمده از چنان حدی ازعصبانیت وکینه ورزی است که در آن هیچ جایی برای اندیشه منتقد و مخالف باقی نمی ماند. چنان شکافی میان خویش و دیگران می افکنند که هیچ امکان و مجالی برای همدلی و فهمیدن دیگران نمی یابند. اساسا هر جریان سیاسی ایدئولوژیکی که به مشی ترور وخشونت باور دارد، ناگزیر است که خود را بروی جریان های مخالف و منتقد ببندد و ادبیات خصومت وکینه ورزی را ترویج کند، که در فقدان چنین ادبیاتی ناتوان از توجیه وجود فلسفی خویشتن است! اینکه رهبری مجاهدین روابط زناشوئی و تعامل عاطفی میان زن ومرد راد میان اعضاء خویش ممنوع کرده اند احتمالا بی ربط با این قضیه نیست که به تجربه دریافته اند احساس و عواطف همدلانه ی برآمده از چنین روابطی، عنصری مقاوم در برابر کنش هائی است که به قهر و خشونت ونفرت نیاز دارد. همدلی کردن و تلاش برای فهمیدن مخالفین ومنتقدین سلاحی ست که تمامی پیکره ی ایدولوژیک مجاهدین را نشانه می رود.
 
 ۶- ضریب نفوذ هر جریان سیاسی ایدئولوژیک و خشونت باوری با میزان امید اجتماعی شهروندان آن ارتباط عکس دارد. با کمرنگ شدن آزادی های سیاسی و اجتماعی و انقباض سیاسی حاصل ازآن، چنین جریان هایی این امکان را می یابند که شهروندان ناراضی، ناامید و سرخورده را هدف خویش قرار دهند و از آنان سوژه هایی همطراز با ایدئولوژی و کارآمد در مسیر اهداف خویش بسازند. بی جهت نیست که این فرقه در تمامی این سال ها بر غیر قابل اصلاح بودن حاکمیت و بی ثمر بودن هر رفرم سیاسی تاکید می نمایند. آنان بخوبی میدانند که وجود هر جریان سیاسی منتقد، معقول، قانونگرا، صلح طلب و گفتگو باوری که واجد هژمونی باشد، تا چه حد امکان و احتمال اقبال به آنان و عضو گیری شان را محدود میکند، واین نکته ای است که توجه بدان برای کنشگران عرصه ی عمومی لازم است. این جمله اصلا اغراق آمیز نیست که بزرگ ترین سرمایه ی هر جریان سیاسی و هر فعال عرصه ی عمومی، خاصه در شرایط فعلی، آن حدی از امیدواری فعالانه است که به بهتر شدن شرایط موجود از دریچه گفتگو، مذاکره و بازی سیاسی مبتنی بر قواعد دموکراتیک می بندد، آن حسن ظنّی که به آدمی نوید میبخشد که انسان ها با هر تبار واندیشه اعتقاد و مسلک متفاوتی ، این استعداد وتوانایی را دارند که برای رسیدن به وضعیتی بهتر با رنج کمتر و شادکامی بیشتر توافق کنند. این امید اجتماعی شاید تنها تکلیف و وظیفه مطلقی ست که آدمیان در برابر زندگی اجتماعی شان دارند.
 
 ۷- انتقاداتی که در بالا بر شمردم به این معنا نیست که مجاهدین تنها جریان سیاسی هستند که این انتقادات به آنها وارد است، و دیگران ازین خطاها مبری هستند. آنها سمبل این خطاها در تاریخ سیاسی معاصر ایران هستند اما تردیدی نیست که بسیاری از سیاسیون و جریان های حاضر در عرصه ی سیاست ایران، اعم از پوزیسیون و اپوزوسیون نیز مشمول برخی ازین اشتباهات بوده اند، لیکن آنچه مجاهدین را متمایز میکند آن است که آنها شاید تنها جریانی هستند که کلکسیونی از خطاهای وحشتناک ومهلک سیاسی را مرتکب شده اند! از سویی مجاهدین خلق در مقام اعضاء و افراد متعلق به این جریان که در طی نیم قرن در عرصه ی سیاست مداخله نموده اند، بدون شک متفاوت از انسان های دیگر و اتفاقات و ابتلائات مختلف نیستند و اگر همدلانه با آنها مواجه شویم، احتمالا شرایط آنها را خواهیم فهمید و حتی شاید به این نتیجه برسیم که در برخی از فضائل شخصیتی از برخی از مجاهدین به خصوص اولیه فروتر و پایین تر هستیم، لیکن مساله این جاست که این همدلی هرگز و در هیچ شراطی نباید ما را به توجیه ویا حتی مسامحه با عملکرد سیاسی شان بکشاند. همه جد و جهد نگارنده این نوشتار بر این بوده که نشان دهد نتایج مترتب بر برخی اندیشه ها و رفتارها در عرصه سیاست ، نمی تواند جز بحران و فاجعه چیز دیگری باشد و اینکه مجاهدین خلق بواسطه ی فهم و درک ایدئولوژیک و خطرناکی که از امر سیاسی دارند، چه در گذشته، چه امروز و چه در آینده، همواره حضوری فاجعه بار در سیاست داشته وخواهند داشت. نمی دانم شاید برخی این قضاوت را شتابزده وعجولانه بدانند ولی امیدوارم آنان که در چنین قضاوتی با نگارنده همراهند، این نگرانی را نیز تایید کنند که ما همواره در برابر این خطر و آسیب هستیم که عرصه ی عمومی را به چنین جریانات ایدئولوژیک، بسته وتمامیت خواهی واگذار کنیم و ای کاش آن حد از قدرت انصاف و پیش بینی در ما وجود داشته باشد که در برابر چنین بازی احمقانه ای تسلیم نگردیم.
 
 سرنوشت گروهی که با شعار آزادی به ترور و خشونت رو می آورد، با مطلق اندیشی خودبینانه خود را به فرقه ای بسته درون خود تبدیل می کند و ناگهان سر از کشور متخاصم و همسنگری با آنها علیه کشور خود در می آورد، عبرتی است برای آنکه اگر نمی دانیم چه باید کرد، لااقل بدانیم چه نباید کرد.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin