صبح روز پنج شنبه، محمد نوریزاد، توسط عده ای بازداشت و پس از ساعت ها نگهداری در یک انفرادی، ساعت یازده و نیم شب در یکی از خیابان های تهران رها شد.
به گزارش کلمه، صبح روز پنج شنبه، محمد نوریزاد، جهادگر و مستندساز منتقد در یکی از خیابان های تهران، توسط عده ای بازداشت و پس از ساعت ها نگهداری در یک انفرادی در محلی نامعلوم ساعت یازده و نیم شب در یکی از خیابان های تهران رها شد.
همچنین متن زیر توسط یکی از خوانندگان که شاهد ماجرای بازداشت این نویسنده و روزنامه نگار بوده در اختیار کلمه قرار گرفته است:
ساعت ده صبح روز پنجشنبه بیست و پنج خرداد پشت چراغ قرمز فرمانیه – کامرانیه منتظر سبز شدن چراغ بودم که ناگهان دیدم هفت هشت نفر با شتاب به سر وقت یک اتومبیل پراید رفتند و مردی را از آن بیرون کشیدند. او را شناختم. برای لحظه ای نگاهم با نگاهش تلاقی کرد. در حالی که از پشت به دستش دستبند می زدند به صورت من نگریست. تبسمی کرد و با صدای نسبتا بلند خودش را به من معرفی کرد: نوری زاد.
یکی که ظاهرا حکم سرتیم مهاجمین را داشت به نوری زاد غرید که اگر یک باردیگر دهانت را باز کنی دندان هایت را توی دهانت می ریزم.
اورا برسر جوی رو به دیوار نشاندند. چراغ سبز شده بود و من بناچار باید به راه می افتادم . درآخرین نگاه دیدم که او به یکی از مهاجمین گفت: ازجیب من پول در بیاورید و کرایه این بنده خدا را بدهید. نوری زاد را سوار یک اتومبیل پژو یشمی رنگ کردند. تنها توانستم از آینه شماره اش را به ذهن بسپرم و روی برگه ای بنویسم: ۲۲ ۹۱۶ ل ۳۳
خدا می داند نوری زاد اکنون کجاست. مهاجمینی که من دیدم منتظر یک بهانه کوچک بودند تا همانجا جلوی چشم همه دل وروده نوری زاد را بیرون بریزند.
خدایا خودت پشت و پناهش باش
“یک شاهد ماجرا که شهامت نام بردن اسم خود را ندارد”
Friday, June 15, 2012
بازداشت چند ساعته و تهدید محمد نوری زاد
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment