Saturday, June 30, 2012
تقدیم به بانوی سبز اوین مهسا امر آبادی
اعتصاب غذای ۱۵ عضو اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کرد در همبستگی با محمد صدیق کبودوند
همزمان با تداوم اعتصاب غذای محمد صدیق کبودوند، دبیر سازمان حقوق بشر کردستان ایران و اعلام روز ۳۰ ژوئن به عنوان روز «حمایت از محمد صدیق کبودوند» از سوی فعالان کرد، ۱۵ تن از فعالان و اعضای "اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کورد" در همبستگی با این زندانی سیاسی کرد دست به اعتصاب غذا زده اند.
به گزارش دانشجونیوز، ۱۵ تن از فعالان اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کورد به «منظور پشتیبانی از کرامت انسانی و اصرار بر حقوق اساسی بشر و به منظور همدردی با خانواده آقای کبودوند،» دست به اعتصاب غذا زده و اعلام کرده اند: «هدف ما شرکت در روز اعلام حمایت جامعه کوردستان از آقای کبودوند است.»
فعالان کرد روز ۳۰ ژوئن، مصادف با ۱۰ تیرماه را به عنوان روز "حمایت از محمد صدیق کبودوند"، دبیر سازمان حقوق بشر کردستان ایران که بیش از یک ماه است در اعتصاب غذا در زندان به سر میبرد، نامگذاری کردند.
محمدصدیق کبودوند، بنیانگذار سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان که پنج سال است در زندان اوین به سر میبرد، از یک هفته پیش دست به اعتصاب غذا زده است. درخواست او دیدار با پسرش است که مبتلا به بیماری سختی شده است.
این در حالی است که آقای کبودوند خود به ناراحتی حاد ریوی مبتلاست، در طول پنج سال گذشته، دو بار در زندان اوین دچار سکته شده است. پزشکان زندان گفته اند که درمان آقای کبودوند در زندان میسر نیست، اما مسئولان قضایی اجازه نمی دهند او در خارج زندان تحت درمان قرار بگیرد.
محمدصدیق کبودوند، روزنامهنگار و مؤسس سازمان حقوق بشر کردستان، از روز شنبه هفته گذشته (۶ خرداد / ۲۶ مه) در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده است. خانم پرناز باغبان حسنی، همسر آقای کبودوند، در دیداری که روز دوشنبه گذشته (۸ خرداد) در اوین با وی داشته از اعتصاب غذای او باخبر شده است.
پیشتر نیز بیش از ۳۰۰ فعال اجتماعی، سیاسی و مطبوعاتی در ۱۸ خردادماه سال جاری در نامه ای به ناوی پیلای،کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، با اشاره به اعتصاب غذای محمد صدیق کبودوند از این مقام خواستند تا نسبت به انتقال او به خارج از زندان به منظور مداوا و همچنین ملاقات با فرزند بیمارش، تلاش کند.
متن کامل پیام اعضای اتحادیه دانشجویان کورد که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته به شرح زیر است:
«ما جمعی از فعالین و اعضای اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کورد ، امروز ٣٠ ژوئن، ١٠ تیر اعتصاب غذای خود را اعلام می کنیم
.
به منظور پشتیبانی از کرامت انسانی و اصرارمان بر حقوق اساسی بشر و به منظور همدردی با خانواده آقای کبودوند، ما جمعی از فعالین و اعضای اتحادیه دموکراتیک دانشجویان کورد ، امروز ٣٠ ژوئن، ١٠ تیر اعتصاب غذای خود را اعلام می کنیم:
بی شک یک روز اعتصاب غذا کار مهم و دشواری نیست، اما هدف ما شرکت در روز اعلام حمایت جامعه کوردستان از آقای کبودوند است
با آرزوی آزادی تمامی زندانیان سیاسی به ویژه آقای محمد صدیق کبودوند.
http://adf.ly/1587888/whostheadmin
تشکیل پنجمین پرونده قضایی برای ابوالفضل قدیانی در زندان
ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی منتقد رهبری، برای پنجمین بار در دوران بازداشت خود به دادسرای اوین احضار و تفهیم اتهام شد. این در حالی است که به نظر می رسد شکایات و دستورات متعدد وزارت اطلاعات درباره ابوالفضل قدیانی موجب سردرگمی و آشفتگی در دادسرای اوین شده است.
به گزارش کلمه، دوشنبه پنجم تیرماه ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی برای پنجمین بار در دوران بازداشت خود به شعبه ۴ دادسرای اوین احضار شد تا اتهامی مبهم با عنوان “تبلیغ علیه نظام به نفع معاندان” به وی ابلاغ شود.
این زندانی سیاسی که در دو سال گذشته تا به حال به دلیل انتشار نامه ها و گفت و گوهای انتقادی از عمکرد رهبری به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است، این بار هم در دادگاه ضمن تاکید بر انتقادات خود از رهبری، اعلام کرد که صلاحیت دادگاه انقلاب و دادسرای آن را رسمیت نمی شناسد.
در این جلسه تفهیم اتهام، بازپرس شعبه ۴ ابتدا اعلام کرد که شکایت جدید از سوی جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، و به درخواست وزارت اطلاعات مطرح شده است ولی اسناد اتهامی جدید شکایت وزارت اطلاعات را ارائه نداد و علت احضار را در ارتباط با انتشار گفت و گویی با کلمه که در نوروز امسال منتشر شده بود، اعلام کرد.
اما توضیح این زندانی سیاسی مبنی بر اینکه موضوع آن گفت و گو و شکایت جلیلی منجر به صدور رای یک سال محکومیت شده، موجب حیرت و تعجب بازپرس شعبه ۴ شد و نشانه عدم اطلاع وی از جزییات پرونده بود؛ موضوعی که به تنهایی نشان دهنده اشراف نداشتن ماموران قضایی بر اتهامات و پرونده های زندانیان سیاسی و ایفای نقش آنها به عنوان آلت دست نهادهای امنیتی است.
قدیانی خرداد ماه امسال در نامه ای به مناسبت ۲۵ خرداد، بار دیگر بر مواضعی که در انتقاد صریح از رهبری در دادگاه مطرح کرده بود، پافشاری کرده و به صراحت از اداره کشور به شیوه ناصرالدین شاهی و تبدیل ولایت فقیه به سلطنت، انتقاد کرده بود.
با این حال اتهام “تبلیغ علیه نظام به نفع معاندان”به این زندانی سیاسی رژیم شاه تفهیم شد و در مقابل، او نیز همانند تمام دفعات قبل، عملکرد آقای خامنه ای و سوء مدیریت وی را بزرگترین تبلیغ علیه نظام خواند.
نامه ۱۴۱ روزنامهنگار به مسئولان ارشد قضایی و ابراز نگرانی نسبت به وضعیت بهمن احمدی امویی
صد و چهل و یک روزنامه نگار ایرانی با انتشار نامه ای خطاب به مسئولان ارشد قضایی جمهوری اسلامی، نسبت به وضعیت بهمن احمدی امویی روزنامه نگار زندانی ابراز نگرانی کردند و خواستار آن شدند که قدر قلم و شأن تمامی اصحاب قلم، چنان که باید، دانسته شود.
در این نامه که سه روز پس از انتقال بهمن احمدی امویی به انفرادی زندان رجایی شهر تهیه شده، امضاکنندگان خواستار رعایت قانون و آییننامه سازمان زندانها در مورد این زندانی مطبوعاتی شده اند که بهدلیل مقالات اقتصادی و نقدهایش، محکوم شده و در حبس است.
بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار اقتصادی که پس از انتخابات سال ۸۸ او نیز چون بسیاری دیگر از روزنامه نگاران کشورمان بازداشت و در دادگاه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد، از روز پنجم تیرماه و پس از بازگشت از دادسرای اوین به زندان رجایی شهر، به سلول های انفرادی این زندان منتقل شده و همچنان در این سلول ها که محل نگهداری زندانیان اعدامی و خطرناک است، به سر می برد.
به گزارش کلمه، تن کامل نامه روزنامه نگاران در اعتراض به وضعیت این روزنامه نگار زندانی، به شرح زیر است:
بهنام خدا
مسئولان ارشد قضایی جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
همکار مطبوعاتی ما، جناب آقای بهمن احمدی امویی، روزنامهنگار و کارشناس اقتصادی، که در حال طی دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰ اوین بود، به شکل غیرمترقبهای از زندان اوین به زندان رجایی شهر تبعید شد. با کمال تأسف، از سه روز پیش، خبر انتقال ایشان به سلولهای انفرادی پرخطر و بس آلوده در این زندان، بر نگرانی ما نسبت به وضع ایشان افزوده است. امضاکنندگان این نامه، خواهان رعایت قانون و آییننامه سازمان زندانها در مورد یک زندانی مطبوعاتیاند که بهدلیل مقالات اقتصادی و نقدهایش، محکوم شده و در حبس است. امیدواریم قدر قلم و شأن تمامی اصحاب قلم، چنان که باید، دانسته شود.
با سپاس از بذل توجه و اقدام سریع
شبنم آذر٬ شکوفه آذر٬ صبا آذرپیک، اسماعیل آزادی٬ محمد آقازاده، ساسان آقایی، حمید ابراهیمزاده٬ مهرداد ابوالقاسمی، حمید اسلامی، سعیده اسلامیه، محمدجواد اکبرین، امیلی امرایی٬ مهدی افشارنیک٬ نزهت امیرآبادیان، افشین امیرشاهی، فرنوش امیرشاهی، سعیده امین، آسیه امینی٬ امید ایرانمهر، سولماز ایکدر، سرگه بارسقیان، زهرا باقریشاد٬ مینو بدیعی، فرزانه بذرپور٬ علی بزرگیان، تارا بنیاد، ترانه بنییعقوب، ژیلا بنییعقوب، مازیار بهاری٬ نگین بهکام، آرش بهمنی، مسعود بهنود، سحر بیاتی، سعید پورحیدر، محمود پوررضایی، عبدالرضا تاجیک، مهدی تاجیک، نسرین تخیری٬ محمد تنگستانی، دلبر توکلی٬ فرنوش تهرانی، نوشین جعفری، زهرا جعفرزاده٬ بهناز جلالیپور، احمد جلالیفراهانی٬ رضا حاجی حسینی٬ محبوبه حسینزاده، مریم حسینخواه، آرش حسینی پژوه، رضا حقیقتنژاد٬ مهسا حکمت، جواد حیدریان، علیرضا خامسیان٬ مازیار خسروی، مصطفی خسروی، همایون خیری٬ هومان دوراندیش، نعیمه دوستدار، سودابه رحمدل، سامان رسولپور، شهرام رفیعزاده، مسعود رفیعی طالقانی، فیروزه رمضانزاده، محمد رهبر، محمدجواد روح٬ رضا رئیسی، سجاد سالک، سونیا سرابپور، پرستو سرمدی٬ فریبرز سروش، لیلا سعادتی، مجید سعیدی٬ امید سلیمی بنی، دانیال شایگان٬ مریم شبانی٬ میترا شجاعی٬ رضا شجاعیان، شبنم شعبانی، صبا شعردوست، سعید شمس، آرزو شهبازی، مهسا صارمی، نیوشا صارمی، بنیامین صدر٬ رضا صدیق، بیژن صفسری٬ بهروز صمدبیگی، سارا طاهری٬ ریحانه طباطبایی، مرجان طباطبایی، حمیدرضا ظریفینیا، نسرین ظهیری، آرش عاشورینیا، پوریا عالمی، عسل عباسیان، شیرزاد عبداللهی، آیدا عزتی، فرهمند علیپور، محمدحسن علیپور، ارشاد علیجانی، مسیح علینژاد، شهاب عموپور، فریده غائب، رضا غیبی، فرشید فاریابی، پویان فخرایی، میلاد فدایی اصل، گیسو فغفوری، فاطمه فنائیان، فرشته قاضی، ساناز قاضیزاده٬ آیدا قجر٬ کاوه قریشی، مرتضی کاظمیان، نازنین کاظمی، ناصر کرمی، امید کشتکار٬ نیکآهنگ کوثر٬ رضا گنجی، حمید مافی، امیرحسین متقی، نازنین متیننیا، صدرا محقق، حنیف مزروعی، عالیه مطلبزاده، امید معماریان، لیلا ملک محمدی، داوود محمدی٬ سام محمودی سرابی٬ نفیسه مطلق٬ جواد منتظری٬ پژمان موسوی٬ مینو مومنی٬ محمدحسین مهرزاد، کیوان مهرگان، مجتبی نجفی، محمدرضا نسب عبداللهی، حسین نورانینژاد، شاهین نوربخش، شهرزاد همتی، آزاده یکتایی
تقدیر از متهم پرونده تخلف مالی سه هزار ميليارد تومانی
در مراسم روز ملی صنعت و معدن، طبق روال هر ساله گروهی از فعالان و پيشكسوتان برجسته حوزه صنعت و معدن مورد تقدير قرار گرفتند.
به گزارش ايلنا، در روز ملی صنعت و معدن امسال، از حدود ٧٠ نفر از فعالان حوزه صنعت و توليد كشور قدرداني و به آنها لوح تقدير داده شد. اما در جريان قدرداني از نمايندگان بخش خصوصي صنعت، نام دو نفر از مديران سابق دولتي نيز مطرح شد. براين اساس از دو تن از معاونان سابق وزير صنعت، معدن و تجارت به عنوان مديران برجسته حوزه صنعت تقدير شد، هر چند كه هيچكدام از آنها در مراسم حاضر نبودند.
اما اين مسئله از آن رو حائز اهميت است كه يكي اين دو نفر كه سابقا رئيس سازمان گسترش و نوسازي (ايدرو) بود، در جريان پرونده تخلف مالي سه هزار ميليارد توماني به عنوان يكي از متهمان شناخته و به دادگاه معرفي شده بود. به تبع همين ماجرا بود كه وي (الف.ر) از بدنه وزارت صنعت، معدن و تجارت نيز حذف شد.
وزیرنفت: کشورهای تحریمکننده نفت ایران را تحریم میکنیم
در حالی که تنها یک روز تا اجرای تحریم های مصوب اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی باقی مانده، وزیر نفت ایران از تحریم کشورهای تحریم کننده نفت ایران سخن گفته است.
رستم قاسمی در گفتگو با خبرنگار ایلنا گفته است که "هر کشوری بخواهد وارد بحث تحریم علیه ما شود بدون شک ما نیز آن را مورد تحریم نفتی قرار میدهیم تا آنان نیز در این بخش تحریم شوند".
وی در پاسخ به سوال دیگری که آیا گرانیهای کنونی ناشی از همین تحریمها و یا نوسانات بازار نفت نیست؟ اظهارداشت: دولت برنامههای خوبی برای کنترل بازار در آینده نزدیک دارد که بزودی آنها را اجرایی و گرانیها را متوقف میکند.
لازم به ذکر است که کره جنوبی اعلام کرده واردات نفت از ایران را به شکلی کامل متوقف خواهد کرد. علاوه بر این کشورهای هند و چین نیز اعلام کرده اند که از میزان نفت وارداتی از ایران کم خواهند کرد. در آستانه تحریم های اتحادیه اروپا قیمت سکه و ارز در بازارهای آزاد کشور افزایش چشم گیری داشته است.
محمد ملکی خطاب به نرگس محمدی: دادستان و عاملین این ظلم ها سرنوشتی بهتر از حسینی ها (شکنجه گر ساواک) نخواهند داشت
دکتر محمد ملکی، اولین رییس دانشگاه تهران پس از انقلاب، در واکنش به رنج نامه نرگس محمدی از درون زندان، نامه ای خطاب به این فعال حقوق بشر نگاشته است.
به گزارش دانشجونیوز، دکتر ملکی در این نامه به دادستان تهران هشدار داده است که "سرنوشت شما و اربابانتان و آمرین و عاملین این ظلم ها" سرنوشتی بهتر از حسینی ها (یکی از شکنجه گران معروف ساواک) نخواهد بود.
دکتر ملکی همچنین خطاب به نرگس محمدی می گوید که "فراموش نكن آقای عباس جعفری دولت آبادی جای كسی مانند لاجوردی نشسته كه در دهه ٦٠ هزاران زندانی سیاسی را به دستور امامشان خمینی از دم تیغ گذراندند و فاجعه ی بزرگ جنایت علیه بشریت را در تابستان ٦٧ به وجود آوردند. این آقای «داد»ستان مگر بعد از شهادت هاله و هدی چه عكس العملی نشان داد كه تو او را از آنچه ممكن است به سرت بیاورند میترسانی؟ متاسفانه اینها بی رحم تر از آن هستند كه به این نامه ها توجه كنند. فقط فایده این قبیل نوشتن ها این است كه در پرونده قطور ظلمهای این جماعت می ماند برای روزی كه ( آن روز نزدیك است) به عنوان اسناد دوران حكومت استبداد مذهبی در دادگاهی عادلانه مطرح گردد تا مردم بیشتر آگاه شوند چه جنایاتی در نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه رخ داده است".
محمد ملکی در پایان از مدافعان آزادی و حقوق بشر خواسته است از هر طریق ممکن که صلاح می دانند اعتراض به اعمال خشونت آمیز و غیرانسانی حاکمیت ایران را علیه دگراندیشان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و در این شرایط بخصوص درباره نرگس محمدی فریاد کنند.
متن کامل این نامه که در اختیار دانشجونیوز قرار گرفته، به شرح زیر است:
بسم الحق
«برای دختر زجرکشیده ام، نرگس»
دختر مظلومم نرگس:
یادداشتی را كه برای «داد»ستان انقلاب اسلامی تهران فرستاده بودی خواندم. نمیدانم جناب دادستان این نامه و نامه های دیگرت را خوانده اند یا نه؟ احتمالا ایشان آنقدر گرفتار نقشه كشی برای پرونده سازی و به زندان كشیدن و آزار و اذیت دگراندیشان اند كه فرصت این كار را پیدا نمی كنند. دخترم تو با سادگی و صداقت همیشگی ات فردی را مورد خطاب قرار داده ای كه چنان در دنیای رویایی خود غرق شده كه جز به چوبه های دار و آزار زندانیان و خوش خدمتی به حاكمان ستم پیشه كه بیش از ٣٠ سال است با خون و آتش سرپا ایستاده اند به چیز دیگری نمی اندیشد. دخترم در یادداشتت نوشته ای :
"مصرا و موکدا اعلام میکنم که چنین رفتار و اقدامی با من در واقع مرگ تدریجی من است كه مسئولیت آن با مسئولین است . امیدوارم بنا نباشد كه همچون شهادت هاله سحابی و هدی صابر كه گفته شد به علت گرمای هوا و اعتصاب غذا بود! حادثه دیگری البته به ظاهر طبیعی رخ دهد كه به این ترتیب اعلام میكنم نه تنها طبیعی نخواهد بود بلكه تشدید بیماری یا بروز هر حادثه ی ناگوار دیگری در این شرایط برای من کاملا عامدانه است. "
دخترم نرگس: فراموش نكن آقای عباس جعفری دولت آبادی جای كسی مانند لاجوردی نشسته كه در دهه ٦٠ هزاران زندانی سیاسی را به دستور امامشان خمینی از دم تیغ گذراندند و فاجعه ی بزرگ جنایت علیه بشریت را در تابستان ٦٧ به وجود آوردند. این آقای «داد»ستان مگر بعد از شهادت هاله و هدی چه عكس العملی نشان داد كه تو او را از آنچه ممكن است به سرت بیاورند میترسانی؟ متاسفانه اینها بی رحم تر از آن هستند كه به این نامه ها توجه كنند. فقط فایده این قبیل نوشتن ها این است كه در پرونده قطور ظلمهای این جماعت می ماند برای روزی كه ( آن روز نزدیك است) به عنوان اسناد دوران حكومت استبداد مذهبی در دادگاهی عادلانه مطرح گردد تا مردم بیشتر آگاه شوند چه جنایاتی در نظام مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه رخ داده است.
در اینجا من میخواهم تذكار و انذاری برای جناب «داد»ستان انقلاب اسلامی تهران داشته باشم اگر چه میدانم چشمهای این جماعت كور و گوش هایشان كر است.
این خاطره را بارها نوشته ام باز هم مینویسم شاید آقای دادستان و دیگر همکارانشان بخوانند و بخود آیند.
تازه چند روزی از ریاست من در دانشگاه تهران نگذشته بود كه رئیس بیمارستان هزار تخت خوابی تلفن زد و از من خواست هر چه زود تر به بیمارستان بروم. به آنجا رفتم، چند پزشك مرا به اتاقی هدایت كردند، روی یكی از تخت ها مرد بلند اندامی افتاده بود. هیكلش آنقدر بزرگ بود كه نصف پاهایش از تخت بیرون زده بود. تمام سر و صورتش باند پیچی شده بود و جز دو چشم و دهانش چیزی دیده نمی شد. یكی از پزشك ها گفت: میدانی این مرد كیست؟ این همان حسینی جلاد ساواك است كه زندانی های سیاسی با شنیدن اسمش بر خود میلرزیدند، ببین به چه وضعی افتاده. مانیتور نشان میداد آخرین لحظات زندگی را میگذراند، یك لحظه چشمم در چشم هایش افتاد، یك دنیا درس و عبرت بود. به دلیل گلوله ای كه به سر خود زده بود مغزش متلاشی شده بود. چند لحظه بعد جلو چشم من و پزشكان و دانشجویان پزشكی مرد و تنها نفرین ابدی را با خود برد.
آقای «داد»ستان دادگاههای انقلاب اسلامی تهران، بدانید و مطمئن باشید اگر وضع بر همین منوال باشد، در پایان كار، شما و اربابانتان و آمرین و عاملین این ظلم ها سرنوشتی بهتر از حسینی ها نخواهید داشت. عبرت بگیرید اگر چه میدانم نمی گیرید! منتظر روزی باشید كه در دادگاه عدالت، پشیمانی تان به جایی نخواهد رسید و باید پاسخگوی اعمالتان باشید.
در پایان از تمامی مدعیان راستین دفاع از آزادی و حقوق بشر میخواهم، از هر طریق ممکن که صلاح میدانند اعتراض به اعمال خشونت آمیز و غیرانسانی حاکمیت ایران را علیه دگراندیشان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و در این شرایط بخصوص درباره نرگس محمدی فریاد کنند.
Friday, June 29, 2012
ادعای افشای «کتابسازیها و سرقتهای علمی» در مجله ۲۰۰ صفحه ای
رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب از انتشار ویژهنامهای در آینده نزدیک خبر داد که در آن به افشاگری درباره «کتابسازیها و سرقتهای علمی» از سوی برخی «چهرههای دانشگاهی» پرداخته شده است.
به گزارش دانشجونیوز، اکبر ایرانی، رییس مرکز پژوهشی میراث مکتوب در اظهار نظری جدید از جمع آوری و تدوین مقالاتی با موضوع «کتابسازی و پختهخواری» خبر داده و ادعا کرده است: «حدود 12 مقاله که به طور جزئی و دقیق به معضل فجیع سرقتهای علمی و کتابسازی پرداخته بود، به دست ما رسید و دوم اینکه 23 گفتگو با استادان درجه یک دانشگاههای کشور در این زمینه انجام شد.»
وی در بخش دیگری از اظهاراتش که در خبرگزاری دولتی مهر منتشر شده، با اشاره به «ویژه نامه حدودا ۲۰۰ صفحه ای» که از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب به چاپ خواهد رسید، مدعی شده است که در این ویژه نامه «ابعاد و جوانب معضل کتابسازی و علل و عوامل گرایش به این مسئله به طور موشکافانه مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی نیز برای جلوگیری از آن ارائه شده است.»
رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب همچنین وعده داده است که "مصادیق برخی سرقتهای علمی و کتابسازیها در این ویژهنامه همراه با ذکر اسامی سارقان آنها اعم از ناشران، مولفان، مترجمان و مصححان" در این ویژه نامه منتشر خواهد شد.
وی در ادامه با اشاره به «افشاگری های لازم» خبر داده است که «دامنه کتابسازی به مقالهسازی و مجلهسازی هم رسیده است.»
ایرانی با بیان اینکه «دولت و مشخصاً وزارت علوم باید این مباحث را مد نظر قرار دهد و به فکر حل معضل مقالهسازی باشد» در توضیح برخی دلایل این مسئله هم گفت: «استادان و دانشجویانی که به این کار مبادرت میکنند، عموماً هدفشان ارتقا درجه علمی است و برخی یا مجبورند یا زیادی علاقهمند هستند که مدام مقاله از این طرف و آن طرف بدزدند.»
رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب همچنین به دولت هشدار داده است: «باید فکری جدی برای این بیماری بشود وگر معلوم نیست عاقبت کتابهای نویسندگان چه خواهد شد.»
ایرانی همچنین با اشاره به اینکه ایران هنوز به پیمان جهانی "کپی رایت" نپیوسته است، بحث کتابسازی را در داخل کشور بحرانیتر از ترجمههای بدون رعایت کپی رایت مولفان خارجی عنوان کرد و ادعا کرد: «ما تا آخر این راه و مبارزه با کتابسازی و پختهخواری ایستادهایم؛ کما اینکه در ویژهنامه مذکور هم اسم از ذکر اسامی اشخاصی که سرقتهای علمی را مرتکب شدهاند، دریغ نکردهایم.»
وی همچنین با اظهار بیاطلاعی نسبت به دلایل مسدود شدن سایت «استادان علیه تقلب» اضافه کرد: «اگر تعمدی در فیلتر شدن این سایت وجود داشته و هدف از آن این بوده که استادان و دانشجویان متقلب که به سرقت علمی میپردازند، شنایایی نشوند، این یک آفت بزرگ در حوزه تولید علم است.»
استادان علیه تقلب نام یک وبگاه است که به همت جمعی از اساتید دانشگاههای ایران راه اندازی شده است که با حمایت شمار زیادی از قشر دانشگاهی (اعم از استاد و دانشجو) مشغول فعالیت بوده است.
سرقت های علمی بی پایان مقامات ایرانی
اظهارات این مسئول پژوهش در حالی عنوان شده است که تاکنون گزارشات زیادی در ارتباط با «سرقت علمی» مقامات سیاسی در ایران منتشر شده است.
مجلهی علمی "نیچر" سال ۲۰۰۹ خبر داده بود که وزیر علوم ایران، کامران دانشجو، از روی مقالهی علمی محققان کرهی جنوبی کپیبرداری کرده و آن را ۷ سال بعد به نام خود و یک نویسندهی دیگر منتشر ساخته است.
"نیچر" با اشاره به ابراز تردیدهایی که در مورد مدرک دکترای کامران دانشجو صورت گرفته نوشته بود که پس از انتشار گزارشی در "لسآنجلس تایمز" در ماه اوت مدرک دکترای دانشجو زیر سئوال رفته است.
از سوی دیگر نشریه فرانسوی لیبراسیون نیز خبر از سرقت علمی آقای حمید بهبهانی وزیر راه دولت احمدی نژاد نیز داده بود.
عوضعلی کردان معروف به علی کُردان، نام وزیر دیگر دولت محمود احمدینژاد بود که بدلیل جعلی بودن مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد و دارا نبودن مدارک تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد مورد ادعا از دانشگاه آزاد اسلامی و دریافت حقوق دولتی بر پایه مدرک تحصیلی دکترا و عضویت در هیات علمی دانشگاه آزاد با استفاده از مدارک جعلی، توسط مجلس شورای اسلامی، استیضاح و پس از رای عدم اعتماد اکثریت نمایندگان، از سمت خود، برکنار شد.
رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب همچنین در پاسخ به این سوال مهر که «آیا از مخالفتها و برخوردهای احتمالی با خود از سوی کسانی که این افشاگریها را نمیپذیرند، هراسی ندارید؟» مدعی شده است: «همانطور که گفتم ما تا آخر این راه میایستیم و آماده پرداخت هر نوع هزینهای هم هستیم؛ یکی از بزرگان چندی پیش جملهای در همین رابطه به من گفت که آن را سرلوحه کار خود قرار دادهایم؛ او گفت "با مطرح کردن بحث انتحال (دزدی علمی) انتحار (خودکشی) خواهی کرد" ولی از انتحال تا انتحار راهی نیست و ما این راه را خواهیم پیمود.»
http://adf.ly/1587888/whostheadmin