Tuesday, January 8, 2013

برگزاری مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان و آیت الله منتظری در مالزی

کوالالامپور برای سومین سال پیاپی شاهد برگزاری بزرگداشت مهندس مهدی بازرگان و آیت الله منتظری با حضور ایرانیان حاضر در این کشور استوایی بود. 
 
این برنامه، روز شنبه پنجم ژانویه برگزار شد، و مهندس عبدالعلی بازرگان، حجه السلام سید محمدعلی ایازی و تقی رحمانی در آن با محوریت تعامل و مدارا به سخنرانی پرداختند. 
 
مهندس عبدالعلی بازرگان اولین سخنران این مراسم در شروع سخنان خود با پرداختن به کلمه تعامل آن را به معنای ظرفیت و استعداد کار کردن با دیگران یا کار گروهی دانست و مدارا را تکمیلی برای کار گروهی دانست تا کاری گروهی به موفقیت برسد. 
 
فرزند مهندس مهدی بازرگان آیت الله منتظری را نمونه و شاخصی در مدارا کردن دانست، و گفتند خانه ایشان به روی همه گروه‌ها باز بود و با اشاره به تجربه شخصی و جمعی در نهضت آزادی ایران از دیدار‌ها با او در زمان قائم مقامی گفت وقتی از ایشان پرسیدیم آیا از نظرات و احساسات مردم نسبت به خود و نظام مطلع هستند جواب ایشان این بود که من به دفتر خود سپرده‌ام که حتی نامه‌هایی که سراسر ناسزا و دشنام هست را برای من بیاورند. 
 
او همچنین شاخص‌ترین رفتار مدارا جویانه آیت الله منتظری را در برخورد با کسانی دانست که فرزند او را کشته بودند و حتی از حقوق انسانی آن‌ها دفاع کرد و به خاطر دفاع از حق و حقیقت با جریان همفکر خود نیز مقابله کرد. 
 
بازرگان، با اشاره به وجود خصوصیت تعامل و مدارا در پدر خود، همین ویژگی را علت انتخاب او به نخست وزیری اولین دولت انقلاب دانست و گفت مرحوم مهندس بازرگان به طور نسبی مورد توافق همه گروه‌ها بود. 
 
او همین خصیصه را در سوابق مبارزاتی پدر خود متجلی دانست و گفت در نهضت مقاومت ملی طیف‌های مختلفی حضور داشتند و در جبهه ملی با گروه‌های ملی گرا مختلفی همکاری کرد. 
 
بازرگان با اشاره به تجربه پدر خود در تاسیس نهضت آزادی جریان‌های مختلفی را در این حزب برشمرد که از مرحوم طالقانی به عنوان یک روحانی با دیدگاه‌های مذهبی تا مرحوم نزیه و با دیدگاه‌های ملی گرا و جوانان رادیکالی مانند حنیف‌نژاد و سعید محسن بودند و با همه این گروه‌ها کار می‌کرد. بازرگان با اشاره به تاسیس گروه دفاع از حقوق بشر که سال ۱۳۵۶ توسط نیروهایی از جریانات مختلف تاسیس شد، این گروه را نیز به عنوان یک نمونه دیگر از تجربه پدر خود از تعامل با گروه‌های مختلف دانست. مثال دیگر مهندس بازرگان از تعامل پدر خود با اندیشه‌ها و افراد متفاوت، تاسیس گروه دفاع از آزادی و حاکمیت ملی بود که بعد از انقلاب تاسیس شد. 
 
بخش دیگر صحبت عبدالعلی بازرگان در مورد خصیصه تعامل مرحوم مهندس بازرگان در محیط کار بود. او با اشاره به حضور شخصی در معاونت مالی و اداری او در سازمان لوله کشی آب تهران، و تذکر افراد و گروه‌های متفاوتی به او که این شخص بهایی است، گفت مهندس بازرگان پاسخ می‌داد که اینجا درس شرعیات نمی‌دهیم و تخصص مطرح است که این شخص کار خود را بلد است. 
 
او همچنین با اشاره به تاسیس شرکت «یاد» توسط یازده استاد اخراجی دانشگاه تهران که در اعتراض به کنسرسیوم نفت نامه‌ای نوشته بودند، گفت این افراد دارای ایدئولوژی‌ها و خطوط فکری متفاوتی بودند، اما مهندس بازرگان با آن‌ها یک شرکت تاسیس کرد که همچنان پا برجا است. 
 
بازرگان در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به تاسیس شرکت سهامی انتشار، گفت معمولا در شرکت‌ها معمولا یک و دو سهام دار حضور دارد، اما ایشان اصرار داشت که افراد زیادی حضور داشته باشند و با ۲۵۰ نفر سهام دار و فروش سهم ۱۰۰ تومانی این شرکت را تاسیس کردند. 
 
او گفت پدر من با این ایده که چرا مسلمان‌ها در کارهای عملی با هم همکاری نکنند، گروهی از مهندسان جوان مسلمان تشویق کرد که یک کارخانه ریخته‌گری تاسیس کنند و خود او نیزگروه متاع (مکتب تربیتی عملی اسلام) را تاسیس کرد و مراکز و موسساتی بسیاری را ایجاد کرد. 
 
او با اشاره به مخالفتهای مهندس بازرگان، با پاکسازی‌ها، اعدامهای بدون محاکمه و یا محکمه کوتاه مدت نبودند و از تشتت و چند دستگی در آغاز انقلاب ناراضی بودند و به همین خاطر به ضدیت با انقلاب متهم می‌شد اما او معتقد بود باید از بسیاری از‌‌ همان افراد را با تفکری جدید به کار گرفت. او ادامه داد مهندس بازرگان زمانی که ریاست هیئت خلع ید را بر عهده داشت نیز همین روحیه را داشت و با پاکسازی‌ها مخالف بود. 
 
او دلایل متعددی برای روحیه تعامل و مدارا در مهندس بازرگان برشمرد و گفت: تعامل پدر مرحوم مهندس بازرگان که از اهالی آذربایجانی بود و مادر او که از اهالی کاشان بود و حضور ۱۱ فرزند که روابط بین آن‌ها محبت آمیز و مدارا جویانه بوده شکل گرفته است. عبدالعلی بازرگان همچنین به تشکیلاتی که پدر مرحوم مهندس بازرگان و پدر آیت الله طالقانی برای گفتگو با مذاهب دیگر پایه گذاشته بودند اشاره کرد که نشان از روحیات خانوادگی او می‌داد. 
 
عبدالعلی بازرگان همچنین تجربه شخصی خود از عملکرد پدر خود در خانواده را عینیت این روحیه در زندگی شخصی او دانست. 
 
او عامل دیگر را تحصیلات مهندس بازرگان در پاریس دانست و گفت سفر ایشان از یک محیط بسته به محیط باز کشوری مثل فرانسه که مهد دموکراسی بوده است برای او آموزنده بوده است. 
 
او مهم‌تر از بستر خانوادگی و تحصیلی، اعتقادات ایدئولوژیک مهندس بازرگان به قرآن را عامل این روحیه او دانست و با گفت مهندس بازرگان با تدبر در قرآن از تعصب دور شده بود و روحیه تعامل و مدارا در خود پرورش داد. 
 
او همچنین با اشاره به دفاعیات مهندس بازرگان، مخالفت او با استبداد را نه تنها در حاکمان جامعه که در مردم دانست و با اشاره به تعبیر مهندس بازرگان که هر کدام از مردم یک شاه کوچک در وجودشان دارند، او ضد این خصلت مبارزه می‌کرد و معتقد بود مردم بتوانند با هم کار بکنند. 
 
عبدالعلی بازرگان در پایان سخنان خود، تعامل و مدارا را مبرم‌ترین وظیفه‌ای دانست که ایرانیان به آن نیاز دارند و اختلافات را حتی در خارج از کشور فراگیر دانست که باید آن را پشت سر گذاشت.
 
حجت السلام سید محمدعلی ایازی، در سخنان خود گفت که موضوع مدارا در مسائل نظری تببین نشده و ضرورت آن در جامعه و بین طیف‌های متفاوت فکری پذیرفته نشده است. او با انتقاد از رفتار اجتماعی رایج در جامعه ایرانی که به جبهه گیری علیه دیگر گروه‌ها می‌پردازد و سعی در تخریب آن دارد، گفت فرهنگ دینی در این زمینه مورد توجه قرار نمی‌گیرد. 
 
شاگرد آیت الله منتظری با طرح سوال درباره اینکه چرا این خصوصیات در آیت الله منتظری پدید آمد، شخصیت او را در روحیه مداراجویانه وی موثر دانست و یکی از عوامل شکل گیری شخصیت او را سپری کردن دوران متعدد زندان و زندگی با علایق و سلایق مختلف را یکی از عوامل به وجود آمدن این روحیه شده بود. او با اشاره به همین روحیه گفت در تشییع جنازه آیت الله منتظری افراد و اقشار متفاوتی با عقاید متضاد با او نیز شرکت داشتند. 
 
او همچنین عملکرد آیت الله منتظری در دفاع از حقوق مخالفان خود را یک خصیصه‌ای والا‌تر از مداراجویی دانست و با ذکر خاطراتی مصمم بودن ایشان برای اعتراض به اعدامهای غیر قانونی تابستان ۱۳۶۷، او را در دفاع از حق مصم توصیف کرد. ایازی همچنین دفاع آیت الله منتظری از حقوق بهایی‌ها را مثال زد که ایشان به خاطر رفتار غیر انسانی و اخلاقی با این قشر به آن اعتراض کرد. او این رفتار را نه فقط به خاطر خصلت مدارا جویانه که به خاطر دفاع از حقوق انسان‌ها دانست. 
 
ایازی با ذکر نکته دیگری درباره شخصیت آیت الله منتظری گفت او خود را در چهارچوب‌های کتب فقهی محدود نمی‌کرد و با اینکه در حوزه مرسوم نبود، اما کتب ادبی مانند رمان، داستان و شعر بسیار مطالعه می‌کرد. 
 
او با ذکر خاطره‌ای از آخرین روزهای زندگی آیت الله منتظری گفت او در اواخر عمر از وضعیت زندانیان سیاسی بسیار ابراز ناراحتی می‌کرد و حتی از کسانی که به او پس از عزل از قائم مقامی ظلم کرده بودند مانند فرزندان خود نگران آن‌ها بود. 
 
ایازی در تببین خصلت مدارا در نظریات آیت الله منتظری گفت ایشان با اشاره به عفو عمومی پیامبر اسلام پس از فتح مکه مطرح می‌کردند آیا عملکرد پیامبر درست بود یا عملکردی که پس از پیروزی انقلاب شاهدش بودیم؟ او با اشاره به انتقاد آیت الله منتظری از فحاشی گروه‌ها و افراد مختلف در جامعه گفت ایشان با تکیه بر صحبت امام علی در جنگ صفین که لشکریانش به معاویه دشنام می‌دادند و منع امام از این رفتار گفت به جای دشنام دادن باید مخالف را نقد کرد. او همچنین با ذکر نکته‌ای از کتاب رساله حقوق آیت الله منتظری گفت ایشان با استناد به قرآن گفت دشمنی نباید باعث شود که کسی خارج شود و همچنین با استناد به آیات قرآن حق و حقوق در جامعه را از آن هر شهروندی با هر عقیده‌ای دانست. 
 
ایازی با اشاره به لزوم تببین نظری بحث مدارا و همچنین آموزش آن در بین اقشار جامعه، گفت بخشی از این رفتار باید در خانه و سپس مدرسه و جامعه آموزش داده شود و همچنین در سیاست و حکومت نیز مورد توجه واقع شود و چنانچه با حاکمان رفتاری مشابه رفتار خود آن‌ها با مخالفان صورت گرفت برایشان قابل پذیرش باشد. 
 
ایازی در پایان سخنانش گفت یکی از نمود‌های اخلاق و دین رعایت حقوق دیگران اعم از موافق و مخالف است. 
 
مهمان پایانی این مراسم تقی رحمانی بود که به صورت انلاین در این مراسم حضور داشت و به سخنرانی و پاسخ به سوالات حاضرین پرداخت. 
 
عضو شورای فعالان ملی مذهبی، مهندس بازرگان و آیت الله منتظری را چهره‌هایی دانست که تسامح و مدارا را در میان روشنفکران و روحانیون توصیه می‌کردند. 
 
او با اشاره به جدایی و گسست بین روشنفکران و عالمان دینی بعد از انقلاب ایران رخ داده، گفت در‌‌ همان روند جدایی آیت الله منتظری در سخنرانی درسال ۱۳۶۰ در نجف آباد گفت از کسانی که فرزندم را کشته‌اند کینه‌ای به دل ندارم. او همین برخورد را با رفتار آیت الله منتظری و آیت الله شریعتمداری مقایسه کرد. او گفت مهندس بازرگان در همین دوره درخواست روشنفکران برای گرفتن پست در کابینه را نپذیرفت و به خاطر ایستادگی بر موضع خود فشار‌ها و حملات بسیاری را از سوی همین افراد تحمل کرد، ولی کینه‌ای به دل نگرفت. 
 
تقی رحمانی گفت این دو در آن دوره به این گسست تن ندادند و آیت الله منتظری در آن سال‌ها همچنان منتقد سیاستهای حاکم بود و تا جایی پیش رفت که در اعتراض به اعدام بی‌رویه مخالفان از قائم مقامی عزل شد. او افزود: مهندس بازرگان هم با اینکه اعتقادی به قانون اساسی نداشت اما با التزام به آن یک مخالف مدارا گر باقی ماند. او افزود در زمانی که بسیاری از روحانیون به سوی رفتار تند با مخالفان رفتند ایت الله منتظری حدی از اعتدال را همیشه حفظ می‌کرد، چنان که مهندس بازرگان در میان روشنفکران علی رغم انتقاد به حکومت حدی از مدارا را رعایت می‌کرد و تلاش می‌کرد رابطه را به نقطه غیر قابل برگشت و خشنی نرسد. 
 
او با اشاره نیاز جامعه ایرانی را رسیدن به تفاهم در حداقل‌ها و نه آرمان‌ها، و نیاز به تحمل یکدیگر و تن دادن به حکومت قانون و تغییر آن به شیوه مسالمت آمیز، این قاعده را در جامعه ایرانی غریب دانست و این سوال را مطرح کرد که چطور این شخصیت‌ها غریبانه زندگی می‌کنند اما وقتی می‌میرند مورد تجلیل قرار می‌گیرند. 
 
او تلاش و نقش تاریخی این دو شخصیت برای نزدیک کردن روشنفکران به عالمان دینی را امیدوار کننده خواند اما گفت این تلاش به یک جریان مستمر، کاربردی و قوی تبدیل نشده است و در دورانی دچار مشکل شده است. او با ذکر مثال‌های تاریخی از تلاش برای مدارا بین این دو گروه جامعه گفت در دوران‌های متعددی از تاریخ این دو گروه در تلاش برای تعامل مدارا خسته شده‌اند و هر وقت این اتفاق می‌افتد در میان هر دو طیف افراطی‌ها قدرت می‌گیرند. 
 
او با اشاره به رواج انگ زنی در دهه شصت گفت آیت الله منتظری این خصیصه را نداشت و از اینکه چرا به مجاهدین خلق، منافقین گفته در کتاب انتقاد از خود ابراز پشیمانی کرده است. او نقد از خود را یک حرکت شجاعانه دانست و اضافه کرد مرحوم بازرگان در دوره نخست وزیری‌اش نقد منصفانه‌ای نسبت به آقای خمینی مطرح می‌کرد بدون اینکه رهبری او را زیر سوال ببرد و با این حرکت خود نشان می‌داد آزادی یاد گرفتنی است. رحمانی اضافه کرد می‌توان از رفتار آن‌ها انصاف با مخالفان را فرا گرفت. 
 
او همچنین اضافه کرد این افراد برای موافقان خود حق ویژه‌ای ایجاد نمی‌کردند. او گفت در ایران و به هنگام شکل گیری قدرت حاکمان قشری را دور خود جمع می‌کنند و این اطرافیان با تعریف تبلیغ بسیار از حاکم باعث می‌شوند او خود را فراموش کند. رحمانی با اشاره به گفتگو بین احمد منتظری و احمد خمینی گفت فرزند آقای خمینی به احمد منتظری نقد می‌کند که تو اجازه دادی اطراف پدرت را منافقین، لیبرال‌ها و نهضت آزادی بگیرید اما من اجازه ندادم این سموم به پدرم برسد. در جواب احمد خمینی، فرزند آیت الله منتظری می‌گوید باید پدر من در معرض همه اندیشه‌ها قرار می‌گرفت. رحمانی نتیجه گیری تاریخی از رفتار آیت الله منتظری و فرزندش آن را بر نتیجه‌ای که از رفتار احمد خمینی حاصل شد برتری می‌دهد و آن را بارقه امیدی می‌داند. 
 
او اضافه می‌کند جامعه بار‌ها به احترام روشنفکران و عالمان دینی مدارا گر کلاه از سر برداشته است اما وقتی این افراد در جامعه حکومت نکرده‌اند، نشان از یک نقصان بزرگ وجود دارد. رفتار این افراد الگو است ولی نباید این الگو تکرار شود و باید آن‌ها در زمان حیات خود ارج ببینند و عنصر مدارا وارد مدیریت جامعه می‌شود. 
 
رحمانی گفت این مداراگری به پیشتازانی نیاز دارد که هر دو خصوصیت جسارت نقد دیگری و شجاعت انتقاد از خود را داشته باشند و این چهره‌ها از الگوی مقطعی تبدیل به مدیریت جامعه بشوند. این نیاز جامعه ماست و در غیر این صورت دموکراسی پشت دیوار ایران همواره خواهند ماند. 
 
او حد اولیه ورود دموکراسی را فهم و درک نوعی از مدارا بین انسانهایی دانست که در یک سرزمین زندگی می‌کنند و برای اینکه حداقلی از معیشت، زندگی و شخصیت را داشته باشند باید با هم کنار بیایند که این نیاز به عقیده، باور و فرهنگ دارد و نیازمند ساختار مناسب و ایجاد روابط است که مجموعا به آن مدیریت اجتماعی می‌گویند. رحمانی می‌گوید ما نتوانستیم مدیریت مدارا را در دوران جدید در درون خود حاکم کنیم. 
 
او در قسمت سوم بحث خود مسیر مدارا و تعامل را راه آینده ایران دانست و بهترین آغاز گر آن را عالمان دین و روشنفکران مسلمان دانست که زبانی نزدیک‌تر به مردم دارند. 
 
رحمانی از مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با عنوان مدرسه منتظری یاد کرد و آن را جلوه تعامل و مدارا بین دانشگاه و حوزه دانست. او با انتقاد از دیدگاه‌های برتری طلب بین حوزه و دانشگاه گفت نیاز ما تعامل و مدارا بین این نهاد است. او از نسلی در حوزه یاد کرد که سعی می‌کند بین فقه و علوم مدرن و اندیشه قدیم و جدید تعاملی ایجاد کند. او اضافه کرد این تعامل می‌تواند باب مدارا در جامعه ما را بگشاید. او گفت در تعامل و مدارا فرض بر برتری نمی‌تواند باشد، و باید گفتگو و قدرتمند شدن فرض شروع این مسیر باشد. 
 
او اضافه کرد این دو شخصیت با زندگی خود نشان دادند راه درست راه تعامل و مدارا است و حتی اگر جفا و سختی مشاهده کردید باید بخشش و گذشت مدنظر باشد، چون انتقام و کینه راهی باز نمی‌کند. او خستگی ناپذیری این دو شخصیت را در تاریخ ایران کم نظیر دانست و گفت آنها تا آخر عمر بر سر پیمان ماندند و مستمر فعالیت خود را ادامه دادند.
 
رحمانی معتقد است اگر مرجعیت فکری جامعه، تولید کنندگان و ترویج دهندگان اندیشه در جامعه فهم مدارا و تعامل داشته باشند راه دموکراسی باز می‌کنند. او همچنین با انتقاد از شیوه گفتگو درونی بین عالمان دینی و در میان روشنفکران جامعه را براندازانه و سهمگین دانست. 
 
او رفتار مهندس بازرگان و آیت الله منتظری را آیینه تعامل و مدارا دانست و گفت آن‌ها چه زمانی که در قدرت بودند و چه زمانی که بر قدرت بودند سعی کردند انصاف داشته باشند. او گفت حتی اگر این شخصیت‌های اشتباهی داشتند به خاطر عنصر تعامل و مدارا با اشتباه خود به قعر جهنم نرفتند و خود را بالا کشیدند. او گفت علی رغم اینکه آیت الله منتظری انسان ساده زیستی بود اما به غایت پیچیده بود و همچنین مهندس بازرگان در پیچیدگی سیاست، استبداد را تشخیص داد که این هنر تاریخی او بود. 
 
رحمانی گفت باید از زندگی این بزرگان درس گرفت و قدمی در راه مدارا در جامعه برداشت و اگر این رفتار بین نخبگان جامعه جای خود را باز کند در بین عموم مردم نیز فراگیر می‌شود. او با اشاره به جنبش سبز گفت در آن دوره نیز عدم تعامل و مدارا بعد از مدتی از شروع جنبش سبز خود را نشان داد و حتی حرمت رهبری که از میان مردم جوشیده بود را به رسمیت بشناسد. 
 
او اضافه کرد باید از عظمت و ایثار این افراد هر فردی ذره‌ای در اختیار بگیرد و در محیط‌ های گونان حقوق جمع را بر حقوق فرد برتری بدهیم و جاه طلبی خود را قانونمند کنیم. او اضافه کرد جاه طلبی و حب مقام را باید در دو سطح قانون و استفاده از منش انسان‌های بزرگ مهار کرد.
 
او با ذکر مثالی در این باره گفت مهندس بازرگان زمانی که در نهضت آزادی مسئله کاندیداتوری خود برای انتخابات ریاست جمهوری را مطرح کرد و نهضت آزادی با آن مخالفت کرد با اینکه بنیانگذار و دبیرکل نهضت آزادی بود، زیر میز نزد و با وجود اینکه تاریخ ثابت کرد نظر او درست بود و ریاست جمهوری حق او بود، آنقدر منش داشت که نظر جمع بر نظر خود را برتری دهد.
 
او میراث بازرگان و منتظری را خصلت رواداری در قدرت و زندگی دانست و گفت منتظری زمانی که در اوج قدرت و در آستانه به دست آوردن پستی که می‌تواند بر کل مناسبات جهان تاثیر دارد، اما به آن «نه» گفت و مرحوم مهندس بازرگان زمانی که به راحتی پست نخست وزیری را ترک کرد. 
 
رحمانی در پایان سخنان خود با طرح سوالی پرسید چگونه می‌شود تعامل و مدارا را وارد مدیریت جامعه کرد، چه اجزایی را می‌توان به خدمت گرفت و چه مباحثی را مطرح کرد؟ 
 
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

No comments:

Post a Comment