Friday, December 7, 2012

نسیم سرابندی: تفکری کهنه درصدد جلوگیری از حضور زنان در عرصه دانشگاه است

به مناسبت فرا رسیدن ١٦ آذر، سایت دانشجونیوز گفتگوی با نسیم سرابندی، دبیر سابق کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت، پیرامون تفکیک جنسیتی در دانشگاه های کشور انجام داده است. 
 
نسیم سرابندی با بیان این که هیچ دلیل فلسفی غیر از تحجر و تفکر کهنه و دگم مبنای، چنین طرح هایی نمی تواند باشد، می افزاید: واقعیت این است که حضور زنان در عرصه های بسیاری در حال افزایش است و این روند شتاب یافته است. حالا گروهی با تفکر غیر انسانی و متحجرانه در پی سد بستن بر این رود هستند.
 
وی در مورد اثرات اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه های کشور می گوید: این طرح در کوتاه مدت مطمئنا اثراتی خواهد داشت. واقعیت این است که سیاست هایی از این دست معمولا در بازه زمانی یک دهه و کند کردن حرکت رو به رشد جامعه موثر هستند و آن را به تاخیر می اندازند. اما فکر می کنم در بلند مدت اثرات آن نه تنها پایدار که عکس هم خواهد بود.
 
متن کامل این گفتگو در ادامه آمده است:
 

  • حسین ترکاشوند: به نظر شما فلسفه تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها چیست و چرا حاکمیت نسبت به انجام این عمل اصرار دارد. 

 
موضوع جنسیت یکی از برجسته ترین و مهمترین دغدغه های حکومت اسلامی ایران است. شاید حتی یکی از شالوده های اصلی برای بقا چنین حکومتی هم باشد. این موضوع در گفتار و عملکرد بیش از سی سال حاکمیت در عرصه هایی چون پوشش زنان، تحصیل و کار توسط سیاستمداران مشاهده شده و همچنان هم حضور دارد. حاکمیت پدرسالار دینی بر مبنای ستم و تبعیض بنا شده است. از همان آغاز انقلاب اسلامی در سال ۵٧ با حذف صدای دگرخواهان شکل گرفت و بقا یافت. در حال حاضر هم این موضوع تکرار دارد تکرار می شود. بنابراین گروه هایی که به صورت تاریخی در حالت تبعیض قرار گرفته اند چون زنان، قومیت ها و گروه های  مذهبی در حالتی فرودستانه نگاه داشته می شوند تا باتری های ماشین ظلم همیشه شارژ بمانند. 
 
اگر بخواهیم از دید منطقی نگاه کنیم هیچ دلیل فلسفی غیر از تحجر و تفکر کهنه و دگم مبنای، چنین طرح هایی نمی تواند باشد. واقعیت این است که حضور زنان در عرصه های بسیاری در حال افزایش است و این روند شتاب یافته است. حالا گروهی با تفکر غیر انسانی و متحجرانه در پی سد بستن بر این رود هستند. اینکه دلیل شرعی برای چنین رویکردهایی وجود داشته باشد، اطلاعات مناسبی چندانی ندارم. اما آنچه تاکنون از مذهب و علمای واقعی آن خواندم ناقد و نافی چنین وضعیت و تفکراتی است. 
 
اینکه گروهی با نام شریعت دست به توجیه هر نوع تفکر و سیاستی می زنند، مشکل تنها امروز ایران نیست. این گروه روزهاست که از چنین رویه ای پیروی می کنند و  با بستن صدای مخالفان اجازه مخالفت یا شنیده شدن دیدگاه های دیگر را برای مردم از بین می برند تا یکه تاز تحجر باشند.
 

  • طرح تفکیک جنسیتی چه تبعاتی را در پی خواهد داشت؟ آیا این طرح به همین جا ختم می شود.

 
 این طرح در کوتاه مدت مطمئنا اثراتی خواهد داشت. واقعیت این است که سیاست هایی از این دست معمولا در بازه زمانی یک دهه و کند کردن حرکت رو به رشد جامعه موثر هستند و آن را به تاخیر می اندازند. اما فکر می کنم در بلند مدت اثرات آن نه تنها پایدار که عکس هم خواهد بود. پس از انقلاب پروژه ای به نام انقلاب فرهنگی دوم مبنی بر تصفیه و پاکسازی دانشگاه و متون درسی از موارد غیر اسلامی انجام شد که تا حدودی در دهه شصت، حضور تفکرات دیگر را در محیط علمی و دانشگاهی دستخوش تغییر کرد و ترس و ارعاب هم ایجاد نمود. 
 
اما پس از آن در سال های هفتاد خصوصا نیمه دوم دهه هفتاد شاهد بودیم که گروه های فکری متنوع به صورت خودجوش رشد کردند و دوم خرداد را رقم زدند. حضور زنان در همین سالها از رقم ۵٠ درصد فراتر رفت و یک عقب ماندگی تاریخی زنان را در عرصه آموزش عالی جبران کرد. گرچه این نیرو در حال حاضر در بازار کار و حتی کادر دانشگاه ها به کار گرفته نمی شوند و یا اینکه حضور زنان در مراتب برتر علمی چون فوق لیسانس و دکتری هنوز هم کمبود دارد.
 
باید قبول کرد که هر حرکتی واکنشی و یا تبعاتی دارد و حاکمیت هم آگاهانه دست به چنین برنامه های می زند. این روند حضور زنان در جامعه را شاید تغییر دهد ولی فکر کنم زمانی که تفکرات جامعه ای در حال تغییر است حرکت های واپسگرایانه نتایج چندانی در بلند مدت نخواهند داشت و حتی خشم و مقاومت بیشتری ایجاد می کنند
 
ظاهرا طرح ها به اینجا ختم نشده است و الان در مجلس طرحی در حال پیگیری است مبنی بر اجازه دختران مجرد زیر چهل سال جهت دریافت پاسپورت. این طرحها در حوزه های کاری در شکل کم کردن ساعت کار زنان و یا کار از خانه و ... در حال پیگیری است. 
 

  • چه راه هایی برای مقاومت در برابر این تفکیک وجود دارد و دانشجویان باید به چه نکاتی توجه کنند.

 
فرآیند سیاست های تفکیک جنسیتی، مبنی بر سهمیه بندی و یا بومی گزینی رشته های دانشگاهی، اعمال آیین نامه های جدید پوششی و جداسازی مکان های دانشگاه طی ٧ سال گذشته بسیار تشدید شده است. این طرح ها با حرکتی بسیار آرام و در رشته هایی محدود آغاز شد اما در کنکور سال ٩١ دیدیم که این حرکت تا چه حد گسترده و مدیریت شده اعمال شد. متاسفانه حاکمیت با دامن زدن به گفتمان های واپس گرایانه در پی توجیه و جا انداختن اینگونه حرکت ها است. دانشجویان در مقابل چنین گفتمانی نیاز است که مقاومت کنند. این مقاومت هم شاید حتی حرکات بزرگی چون تجمع و ... نباشد. اینکه در گروه های اجتماعی خویش به نقد چنین رویکردهایی بپردازند و یا در سایت ها و رسانه ها قلم بزنند، شاید مناسب باشند. 
 
بالاخره دانشجویان به عنوان کسانی که در نهایت وارد جامعه می شوند حق دارند که حتی با نامه نگاری یا بیانیه های جمعی نسبت به چنین حرکت هایی اعتراض کنند. نگه داشتن آگاهی در میان شبکه دوستان و خانواده لازمه وضعیت فعلی است که رکود در فعالیت های اجتماعی به دلیل سرکوب جریان دارد.
 

  • به نظر شما حاکمیت تا چه اندازه به اهداف خود در این زمینه خواهد رسید.

 
در جواب سوال بالا ذکر کردم که تجربه و بررسی روندی سی ساله نشان داده است که معمولا این سیاست ها  در بلند مدت شکست خورده هستند. اما وضعیت فعلی ایران به دلیل اشتغال ذهنی بسیار مردم به مسائل اقتصادی و پایین آمدن سطح توقعات آنان و همراه شدن با چنین سیاست هایی نگران کننده است. مردم و بالتبع دانشجویان در بسیاری از عرصه ها در حال تقلا هستند و این موضوع بسیار باعث نگرانی فعالین دانشجویی و زنان است. 
حاکمیت به این شرایط آگاه است اما دانشجویان نیاز دارند که امید و آگاهی را حفظ کنند تا بتوانند از تحقق اهداف رویکردی بنیادگرا از اسلام که بر ایران چنبره زده است، جلوگیری کنند
 
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

No comments:

Post a Comment