Saturday, May 18, 2013

دومین خودکشی در دو ماه گذشته در دانشگاه هنر تبریز و سکوت مسئولین

در کمتر از دو ماه گذشته دو تن از دانشجویان غیربومی دانشگاه هنر اسلامی تبریز اقدام به خود کشی کرده اند.
 
در روزهای گذشته سایت دانشجونیوز در گزارش خود منتشر کرد یک دانشجوی دختر ۲۲ ساله، اهل قزوین و دانشجوی رشته ی فرش دانشگاه هنر اسلامی تبریز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۹۲ نصفه شب خود را از طبقه ی بالا خوابگاه خصوصی مورد توافق با دانشگاه به پایین پرتاب کرده.
 
در همین زمینه سایت خبری آذربایجان شرقی پیشتر گزارش داده است که یکی از دانشجویان پسر، متولد سال ۶۷ اهل تهران و دانشجوی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در یک هفته مانده به تحویل سال ۹۲ در محل دانشگاه هنر با پرتاب خود از طبقه ی سوم ساختمان به پایین خودکشی کرد.
 
با گذشت چندین روز از خودکشی این دانشجو، مسئولین این دانشگاه هیچگونه واکنشی به وقوع این حادثه نشان نداده اند.
 
در همین راستا روزنامه بهار با انتشار گزارشی به بررسی این موضوع پرداخته است.
 
پس از انتشار خبر دومین خودکشی در دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تا امروز نگاه پرسشگر رسانه‌ها و افکار عمومی به سکوت و عدم پاسخگویی مسئولان این دانشگاه خیره مانده است! انگار قرار نیست کسی درباره این سوالات صحبتی داشته باشد.
 
انگار قرار نیست قضیه موشکافی شود. انگار... نمی‌دانم چرا این اتفاقات دارد به این سادگی فراموش می‌شود اما هرچه هست، چیزی است که اتفاق افتاده و نمی‌شود درباره‌اش نگفت. درباره‌اش ننوشت. شاید در نهایت با این پرسش و نگاه هم به نتیجه خاصی نرسید اما لااقل می‌شود آخرش گفت که کنکاشی شده. سوالی پرسیده شده یا پیگیری‌ای شده برای پرسش درباره جان آدم‌هایی که شاید امروز دیگر نیستند. درباره جوانانی که قرار بود آینده‌ساز این مرز و بوم باشند. درباره...
 
بیست و سوم اسفندماه سال ۱۳۹۱ بود که «دانیال حسین‎نژاد» ۲۴ساله و اهل تهران، دانشجوی دانشگاه هنر اسلامی تبریز یک هفته مانده به تحویل سال نو در محل دانشگاه هنر با پرتاب خود از طبقه‎ ‌سوم ساختمان به پایین خودکشی کرد. متاسفانه جزییات این مرگ ناگوار در هیاهوی روزهای پایانی سال و خریدهای شب عید نادیده گرفته شد و کسی پی این ماجرا را نگرفت که چرا و به چه علتی این ماجرا اتفاق افتاد. او رفت و پرونده و نامش هم خیلی زودتر از آن چیزی که تصورش می‌رفت به فراموشی سپرده شد. اما بعد از دو ماه از این ماجرا خبر می‌رسد که نیمه شب یازدهم اردیبهشت نیلوفر هاشمی ۲۲ساله و اهل قزوین، دانشجوی رشته‎ فرش این دانشگاه خود را از طبقات بالای خوابگاه خصوصی به پایین پرت کرده و تا چند روز در حالت کما به سر می‎برد. اتفاقی که خوشبختانه منجر به فوت او نمی‌شود. پس از هوشیاری نیلوفر آن‌طور که خود اذعان می‌کند این اتفاق خودکشی نبوده و تنها یک حادثه ناگهانی بوده است! ولی ماجرای نیلوفر چه رنگ خودکشی به خود بگیرد و چه حادثه، چیزی که در این بین اهمیت دارد نگاه‌های حساسیت‌برانگیز به دانشگاه هنر تبریز است؛ دانشگاهی که در چند سال گذشته از این دست اتفاقات را این‌قدر در خودش شاهد بوده که بشود به آن اشاره کرد. این قدر که انگار وقوع چنین حوادثی در آن دیگر عادی به نظر می‌رسد! 
 
فضای راکد و اعتراض دانشجویان
 
برای تحقیق درباره این واقعیت و نگاه عمومی‌ای که بین دانشجویان این دانشگاه وجود دارد سری به آنجا می‌زنم. از قدیم گفته‌اند هنر یعنی خلاقیت و تکاپو. هیجان و شهود. در مقابل این‌ها انتظاری که از جایی چون دانشگاه هنر می‌رود، دیدن فضایی پرشور و انرژی است. ولی این‌طور که دانشجویان هنر تبریز اظهار می‌کنند در اینجا خبری از چنین فضای خلاقانه‌ای نیست! 
 
دانشگاه هنر اسلامی تبریز از سال ۷۸ شروع به کار کرده و تا امروز در رشته‌هایی چون فرش، مرمت آثار تاریخی، صنایع شیشه، چوب، فلز، پژوهش هنر و رشته‌هایی از این قبیل دانشجو جذب می‌کند. دانشجویانی که اکثریت آن‌ها را جوانان غیربومی تشکیل می‌دهند. 
 
با دانشجویان سال بالایی که حرف می‌زنی از سابقه پرخاشگری و روان‌پریشی دانشجویان در فضای دانشگاه می‌گویند. از سال ۸۶ و شکستن گلدان‌ها و شیشه‌های دانشگاه در اعتراض به فضای حاکم بر دانشگاه توسط یکی از دانشجویان صنایع دستی اهل شمال گرفته تا قطع درختان دانشگاه با اره توسط یکی دیگر و نمونه‌هایی مشابه یا اقدام به خودکشی‌های متعدد در سال 87 و 89 که همگی از طرف دانشجویان غیربومی صورت گرفته است. 
 
ا. ق، یکی از همین معترضان مشهور است که پس از آن ماجرا مسئولان دانشگاه حتی اجازه دفاع از پایان‌نامه هم به او ندادند و با دادن مدرک به سمت خانه روانه‌اش کرده‌اند. او درباره دلیل اقدام خود در آن سال‌ها می‌گوید: «هرکسی که به عنوان دانشجو پا به این دانشگاه می‌گذارد با تصور «دانشگاه سراسری تبریز» و چیزی مشابه با آن فضا، راغب به انتخاب رشته در آن می‌شود ولی وقتی وارد دانشگاه می‌شوی می‌بینی ذهنیت از پیش داشته‌ات با کلانشهری چون تبریز مطابقت ندارد. تصور کنید دانشجویی که با رتبه 2 وارد این دانشگاه می‌شود و با یک‌سری مسائل مانند اصرار بر یک هنر خاص روبه‌رو می‌شود. دانشگاهی که رشته‌های تئاتر، سینما و... ندارد و به مسائل هنر پایه در آن هیچ اهمیتی داده نمی‌شود. در واقع به نظر من سیاست‌های دانشگاه، اصلی‌ترین دلیل این نارضایتی‌های منجر به پرخاشگری می‌شود. کسانی که در رشته‌های هنری تحصیل می‌کنند، روحیه‌ای حساس دارند که همین حساسیت‌ها منجر به خلق اثر هنری می‌شود ولی جو موجود جز سرخوردگی علمی تا امروز نتیجه دیگری نداشته است!» او درباره دلایل اقدام به خودکشی یکی از دانشجویان در سال گذشته می‌گوید: «دانیال هم که سال گذشته خودکشی کرد، یکی از همین معترضان به سیاست‌های غلط دانشگاه بود. هرچند نمی‌توان دلیل اقدام او را به روشنی بیان کرد. در همایشی که سال گذشته در دانشگاه برگزار شد، باز هم دانیال اعتراض کرد و با توجه به سابقه بیماری صرع او، تمام این‌ها وضعیت او را تشدید می‌کرد.»
 
س. ن، یکی از دانشجویان فعلی دانشگاه هنر تبریز هم می‌گوید: «شما تصور کنید دانشگاه هنری که حتی یک فضای شبیه به گالری هم نداشته باشد! ورودی‌هایی که براساس جنسیت از یکدیگر تفکیک می‌شوند و بیشترین انرژی مسئولان دانشگاه صرف این می‌شود که تا جای ممکن همزمانی در حضور دخترها با پسرها نباشد. بچه‌ها وقتی فضایی برای نمایش کارهای خود ندارند، کرخت و دلسرد می‌شوند و مشغول به مسائل دیگر. از طرفی با وجود رشته‌های کاربردی و منفعل در اینجا سیستم استاد شاگردی برقرار شده است و دانشجوها فرصت خلاقیت ندارند و ایده‌هایشان سرکوب می‌شود. به تمام این‌ها مشکلاتی چون نبود خوابگاه و زندگی دانشجوی غیربومی را هم اضافه کنید.»
 
هرچند این چیزهایی که گفته شد ربطی به دلایل خودکشی ندارد و این عمل را توجیه نمی‌کند اما نباید از کنار آن‌ها هم به این راحتی گذشت. به قول یکی از بچه‌های این دانشگاه شاید این اتفاقات پیش‌زمینه‌ای برای چنین رفتارهایی باشد. چیزی که استارت رفتارهای نامعقول بعدی را می‌زند یا... 
 
مسئولان دانشگاه: جو را متشنج نکنید! 
 
برای جویا شدن وضعیت دانشگاه و پرسش درباره دلیل خودکشی دانشجویان سراغ دکتر محمدعلی کی‌نژاد، رییس دانشگاه هنر اسلامی تبریز می‌روم اما طبق معمول، این رییس دانشگاه را به دلیل مشغله‌های زیاد از جمله عضویت در شورای انقلاب فرهنگی نمی‌توان به این راحتی‌ها برای مصاحبه پیدا کرد. شاید او که از سال 79 تا امروز ریاست دانشگاه را عهده‌دار بوده می‌توانست منبع خوبی برای پاسخ این سوال‌ها باشد ولی متاسفانه دسترسی به او میسر نمی‌شود و برای پرس و جو سراغ دیگر مسئولان می‌روم. 
 
آقای مسئول نمی‌خواهد نامش را ببریم. او پس از این‌که از علت تماسم مطلع می‌شود در ابتدا منکر خبر وقوع خودکشی در دانشگاه می‌شود و می‌گوید: «این ماجرا در یک خوابگاه خودگردان اتفاق افتاده و ربطی به ما ندارد.» پس از این‌که می‌گویم بالاخره این خانم دانشجوی دانشگاه شما بوده، قانع شده و خوشبختانه این موضوع را قبول می‌کند ولی می‌گوید: «ما این روزها کنگره بین‌المللی هنرهای اسلامی و صنایع دستی را در دانشگاه خواهیم داشت، لطفا با چنین خبرهایی جو را تحت‌الشعاع قرار ندهید. اگر چیزی درباره دانشگاه هنر بنویسید ما برای خود محفوظ می‌دانیم که به شدت این موضوع را پیگیری کنیم.» ظاهرا این‌بار هم مسئولان دانشگاه حاضر به پاسخگویی نیستند و همان راه‌حل همیشگی پاک کردن صورت مسئله را پیش می‌گیرند.
 
خودکشی‌ دومین علت مرگ دانشجویان ایرانی
 
انتشار اخبار جداگانه خودکشی دانشجویان ایرانی، حاکی از بالا رفتن این امر بین دانشجویان است اما آمار دقیقی در این‌باره وجود ندارد. براساس یکی از معدود تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته، در فاصله سال‌های ۷۷ تا ۸۳ خودکشی دومین علت مرگ، پس از تصادفات میان دانشجویان در ایران است. در این بین دانشگاه صنعتی اصفهان بیشترین آمار اقدام به خودکشی را به خود اختصاص داده است. 
 
در تحقیقی دیگر نشان داده می‌شود که در بازه زمانی سال‌های 1382 و 1387 مجموعا 337 مورد خودکشی بین دانشجویان ایرانی رخ داده که حلق‌آویزی بالاترین و بریدن عروق حیاتی کمترین فراوانی را دارا بودند. بیشتر خودکشی‌ها در روز و در روزهای شنبه، یکشنبه و جمعه و زمان امتحانات و تعطیلات بین دو ترم تحصیلی انجام گرفته است. 
 
سهیلا بابایی، کارشناس مسائل آموزشی در این‌باره معتقد است: «نظام آموزشی ایران خود یکی از دلایل «افسردگی جوانان» و در نهایت خودکشی آن‌هاست. در محیط آموزشی ایران فضای شادی وجود ندارد. انواع ممنوعیت‌ها وجود دارد. دانشجویان در فضای بایدها و نبایدها‌گیر افتاده‌اند و اتفاقاتی از این دست که همه با آن‌ها آشنایی داریم. همه این عوامل باعث می‌شوند برخلاف بسیاری از کشورهای دنیا، محیط‌های آموزشی در ایران به محلی برای فشار روانی تبدیل شوند که نتیجه‌اش می‌تواند ماجراهای تلخی برای آن‌ها رقم بزند.» دکتر علیرضا کرمی، روانشناس، معتقد است خودکشی دانشجویان را باید پایان دادن به احساسات طاقت‌فرسا یا شرایطی که به نظر آن‌ها تحمل‌ناپذیر می‌آید عنوان کرد: «افرادی که تمایل به خودکشی دارند، ممکن است احساساتی مانند ترس، ناامیدی، ناتوانی، سردرگمی و افسردگی داشته باشند. این قبیل افراد بیشتر می‌خواهند از رنجی که گرفتار آن هستند، رهایی یابند، نه این‌که واقعا قصد خودکشی داشته باشند. اما شاید در چنین شرایطی خودکشی از نظر آن‌ها تنها راه نجات است. مطالعات نشان می‌دهند که آنچه اغلب موجب می‌شود بعضی دانشجویان دست به خودکشی بزنند، مشکلات میان فردی است. مسائلی که در پی بروز بعضی مشکلات تحصیلی، میان دانشجو و والدین او پیش می‌آید، نمونه‌ای از این امر است. این مطالعات همچنین نشان می‌دهند که نگرانی‌های مالی و استرس ناشی از فشارهای تحصیلی نیز از عوامل مهم اقدام به خودکشی در میان دانشجویان هستند.»
 
به گفته این استاد دانشگاه، شکست در اجرای طرح‌ها یکی دیگر از علل خودکشی بین دانشجویان است که این حالت به‌ویژه، در شرایطی صدق می‌کند که اهداف از اهمیت شخصی برخوردارند؛ به عنوان نمونه، ناموفق بودن در دانشگاه، پایان یافتن یک رابطه مهم یا دست نیافتن به اهداف تحصیلی. در این صورت ممکن است فرد احساس شکست، شرمندگی یا بی‌کفایتی و تصور کند که دیگران او را دوست ندارند. 
 
زنگ خطری که شنیده نمی‌شود
 
بله! با وجود خبرهایی که از دانشگاه هنر تبریز به گوش می‌رسد، ظاهرا وضع سیستم آموزشی در این دانشگاه با آنچه باید مطابق استاندارد دانشکده‌های هنر و روحیات خاص این دانشجویان باشد، فاصله زیادی دارد؛ فاصله‌ای که نتیجه‌ای جز دلزدگی و یأس در دانشجویان باقی نمی‌گذارد. یأسی که عاقبت آن منجر به انتشار خبرهای اینچنین غم‌انگیز می‌شود. قرار نیست البته در این مورد قضاوتی داشته باشیم و حتما حق پرسش و پاسخ با مسئولان این دانشگاه را هم محفوظ می‌داریم اما یک سوال اساسی در این بین وجود دارد که باید به آن پاسخ داده شود. این‌که باید چند مورد دیگر از این دست خبرهای اعتراض، خودکشی و مرگ رخ دهد تا مسئولان دانشگاه پاسخگو باشند یا وقتی برای آن قائل شوند. چند مورد دیگر باید از این اتفاقات داشته باشیم تا شاید کمترین تغییری در فضای دانشگاه با حداقل خواسته‌های دانشجویان ایجاد شود! چند اتفاق دیگر باید بیفتد تا... انگار قرار نیست کسی به این زنگ خطرها گوش فرا دهد. زنگ خطرهایی که مدت‌هاست به صدا درآمده و ممکن است عواقب بدی را به همراه داشته باشد.
 
 
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

No comments:

Post a Comment