Thursday, April 5, 2012

سهراب کریمی، فعال سابق دانشجویی کرد: جنبش دانشجویی کرد، هویت مستقلی دارد

سهراب کریمی از فعالان سابق دانشجویی کرد که پیشتر چندین ماه را در زندان سپری کرده است، در جدیدترین مصاحبه با وبسایت دانشجونیوز از فراز و نشیب فعالیت های دانشجویان کرد سخن گفته و تاکید می کند که جنبش دانشجویی کرد «هویتی مستقل» از هر جریانی داشته است. وی معتقد است: «تحقق وتضمین حقوق ملیتهای ایران به تحکیم دمکراسی منجر می شود.»

به گزارش دانشجونیوز، سهراب کریمی از فعالان سابق دانشجویی کرد و عضو سازمان حقوق بشر کردستان که چندی پیش تحت فشارهای شدید نهادهای امنیتی حکومت ایران، از کشور خارج شده در جدیدترین مصاحبه، گفته است که حکومت بعد از انتخابات 88 اعدام زندانیان سیاسی کرد را در راستای «تثبیت فضای ارعاب در تهران ودیگر شهرها» و همچنین «جلوگیری از پیوستن کردستان به جنبش» ارزیابی نموده است.

سهراب کریمی، از موسسین اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد و همکار نشریه آشتی پیشتر در آستانه‌ى ۱۶ آذر ۸۸ ، با یورش مأموران امنیتی به منزل وی در شهرستان قروه استان کردستان بازداشت شده بود.

سهراب کریمی، دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران مرکز همچنین ۱۶ آذر سال ۸۶ نیز بازداشت شده بود.

وی در آن مقطع پس از گذراندن ۷۶ روز بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین با وثیقه‌ى ۱۵۰ میلیون تومانى آزاد شده بود.

اردیبهشت ماه سال ۸۸ حکم وی مبنی بر دو سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق صادر شد. این حکم با نظر قاضی به جزای نقدی تبدیل گردید.

سهراب کریمی در بخشی از مصاحبه خود با دانشجونیوز به اشتراکات گفتمانی فعالان دانشجویی کرد با تشکل های شناسنه در دانشجویی در ایران اشاره می کند و مواردی چون «انتقاد و مخالفت با حاکمیت قبول ارزشهای مدرن دمکراتیک وازادیخواهی وعدالت اجتماعی دفاع ازبرابری زن ومرد» را برشمرده است.

این فعال سابق دانشجویی کرد اما به انفکاک در «عرصه گفتمانی» با تشکل های دانشجویی منتقد در ایران اشاره نموده و تاکید کرد: «کردها علاوه بر موارد مذکور، رفع تبعیض علیه ملت کرد در عرصه های سیاسی اقتصادی فرهنگی واجتماعی که معتقد به ظلم مضاعفند تاکید میکنند وسرانجام حق تعین سرنوشت برای کردها ودیگر ملیتها ایران را به عنوان دال مرکزی کفتمان خود در ایرانی دمکراتیک تاکید دارند.»

در سال های گذشته برخی از گروهای دانشجویی کرد با تشکل های منتقد دانشجویی در ایران نظیر دفتر تحکیم وحدت همکاری کرده و کنش های مشترکی را به نمایش گذشته اند.

دفتر تحکیم وحدت سال های گذشته تجمع اعتراضی مشترکی با فعالان دانشجویی کرد برگزار نمود.

متن کامل این مصاحبه با سهراب کریمی، فعال سیاسی و دانشجویی کرد به شرح زیر است:

چندی است که فشارها بر اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد افزیش یافته و چندین تن از اعضای این اتحادیه بازداشت و به زندان محکوم شده اند. دلیل این فشارها و بازداشت های اخیر چه بوده است؟

با تشکر از شما که این وقت را در اختیار من قرار دادید . بعد از انتخابات88 حکومت دچاربحران در ساختار حاکمیت می شود یعنی اینکه مرحله ای با لا تر از بحران مشروعیت که حکومت از دوره ی تثبیتش یعنی اوایل دهه ی60با ان دست و پنجه میکند واین بحران خود را در وحشت روز افزون از کوچکترین فعالیتها افراد و نهادها و رشوه به تودههای ناراضی همچون وامهای لجام گسیخته و یارانه ها نشان می دهد به طوری که به تشکلهایی باقی مانده راهم تحمل نمی کند اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد که با وجود سرکوبهای شدید وتقبل هزینه های زیادی توانسته بود همچنان خود را حفظ کند از این وحشت روز افزون رژیم بی نسیب نمانده است وهراز چندگاهی با احضار و سرکوب اعضای ان قصد برچیده شدن انرا دارد رژیم بسیار تلاش کرد که بتواند آن را به گروههای بیرون ربط دهد که هیچ کاه موفق نشد چون اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرد از بدو تاسیس تا به حال خود را به عنوان نهادی مستقل حفظ کرده است واین بهانه را دست رژیم نداده است

آقای کریمی، پس از انتحابات مهندسی شده سال ۸۸ ، جنبش دانشجویی ایران و به تبع آن فعالان دانشجویی کرد با سرکوب گسترده و سیستماتیکتری نسبت به گذشته از سوی حاکمیت ایران مواجه شده اند. به نظر شما آیا تاثیر دانشگاهیان در ناآرامی ها میزان این سرکوب را بالابرده است؟ اساسا گروها و تشکل های دانشجویی چه تاثیری در شکل گیری اعتراضات و مخالفت ها در ایران داشته اند.

این درست است که سر کوب های بعد از انتخابات 88 از بعد از سال 67 بی سابقه بوده است اما این بیشتر در مناطق مرکزی و تهران صدق پیدا می کند چرا که ما شاهد سرکوبهای شدیدی در کردستان در خیلی قبل از سال 88 هستیم در دوره ی اصلاحات ماشاهد سر کوب شدید زمستان 77 هستیم که اوج آن 3 اسفند 77 سنندج بود که دهها نفر کشته شدند ونیز باروی کار آمدن تند رو های مذهبی در 84 و واقعه دلخراش شوانه سید قادری که باعث تظاهرات کسترده ی شهرهای کردستان و سرکوب آن توسط حکومت که با دهها کشته دستگیریی صدها نفر انجامید ونیز به دنبال آن موج گسترده تر سرکوبها ی سال 85 که با توقیف روزنامه ها از جمله اشتی اسو روژهه لات و دستگیری گسترده فعالان مدنی سیاسی و روزنامه نگاران کرد وفضای اختناق ان روزها در دیگر مناطق ایران بی سابقه بود ودر واقعه اولین قربانیان سرکوب بعد از اصلاحات کردستان بود هر چند که امار اعدام زندانیان سیاسی همیشه کردستان متاسفانه در سدر جدول بوده است که با سکوت رسانه ای هم روبه رو بوده است ودر واقعه حکومت بعد از انتخابات 88 از زندانیان سیاسی کرد به دو دلیل به عنوان قربانی استفاده کرد 1تثبیت فضای ارعاب در تهران ودیگر شهرها منظورم جنبش سبز است ودیگری جلوگیری از پیوستن کردستان به جنبش بود .هر چند که کردستان واقعا سرکوب شده بود واین خود یکی از دلایل عدم مشارکت کردستان (نه کردها )در جنبش 88 بود اما راجع به نقش دانشجویان ودانشگاهیان در ایران وحتی در جوامع دیگر هم در جنبشها نقش فعالی داشته اند این خود به دلیل ارمانخواهی محیط دانشگاه است امادر ایران علاوه بر ارمانخواهی دانشگاه عدم وجود نهادهای سیاسی و مدنی در جامعه و تلانبار شدن مطالبات باعث می شود که دانشکاهیان نه تنها نقش فعالی داشته باشند بلکه حتی در سازماندهی ورهبری هم نقش داشتند ودلیل دیگر هم این است که در فصای بسته ایران تنها دانشجو ومحیط دانشگاه است که افراد می توانند در مورد مسایل متنوع با فراغ بیشتری بپردازند وبسیاری از مشکلات ونارساییها را بینند وبه یک جمبندی برسند که مشکل از کنشکر اصلی که در رژیمهای تک ساخت همان سیستم سیاسی است واین باعث نقش فعال انها در اعتراضات حتی شکل دادن مخالفتها به شیوه های مختلف است که در دوره رژیم سابق هم به شیوه ی مبارزات زیر زمینی بود سالهای اخیر به صورت مدنی به مبارزه ادامه داده است.ما می دانیم که تابوی مخالفت با رژیم توسط دانشجویان شکسته شد که در تیر78 برای اولین دانشجویان توانستند که رژیم را به چالش بطلبند وحتی بسیاری از متافورها وشعارهای جنبش88 در واقع از دانشگا به خیابان راه پیدا کرد

بسیاری بر این باورند که جنبش دانشجویی برای بقا می باید مکانیزم های فراگیرتری را نسبت به گذشته در دستور کار قرار دهد، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا جنبش دانشجویی، فراگیری لازم را برای ایجاد یک گفتمان در فضای سیاسی جامعه را داشته است؟

نمی دانم منظورتان از مکانیزم فراگیر چیست اگر منطورت تشکیلات ومکانیزمهای انقلابی و جنبشی است در سراسر دانشگاهها است باید گفت که برای این منطور به بسترهای خاصی بستگی دارد ما خوب می دانیم که رژیم دیگر به تشکیلات قانونی ومدنی همچون دفتر تحکیم وانجمنهای اسلامی ویا اتحادیه دمکراتیک دانشجویان کرداجازه فعالیت مدنی را نخواهد داد و برای ایجاد تشکل باید به شیوه ی زیر زمینی فعالیت کنند که در بستر زمانی حاضر این فضای گفتمانی مهیا نیست وخودتان میدانید این بیشتر در بستر زمانی فضای دو قطبی جهانی بود به عبارت دیگر فعالیت زیر زمینی در گروههای چپ و کروههای ایدئولوژیک رشد می کنند وه به طبع ان مکانیزمهای انقلابی و جنبشی در سطح توده به ایدئولوژی ویا تفکر اجتماع گرایانه نیاز داردوگرنه جنبشها ویا بهتر بگوییم اعتراضات محدود میتواند در مقطعی خود را نشان دهد اما در ایران این بیرحمانه توسط حکومت سرکوب می شود ومتاسفانه کسانی که ازادییخواه اند وبا این اندیشه وارد فضای مبارزه می شوند نتوانسته اند این اندیشه را توده ای کنند و تودهها برای ان حاضر باشند هزینه بپردازند این خود یکی از دلایل موفقیت رژیم در سرکوب اعتراضات88 بود ما می دیدیم که صدها ویا هزاران نفر به آسانی توسط تعداد معدودی پلیس به خانه هایشان رانه می شدند از سوی دیگر باید خاطر نشان کرد که بسیاری ازجنبشها با پشتیبانی جریانهای از حاکمیت وارد عرصه شدند نمونه ی ان جنبش دانشجویی مرکز به رهبری دفتر تحکیم وجنبش سبز است که اصلاح طلبها به عنوان بخشی ازسیستم سیاسی ازآنها حمایت وحتی رهبری می گردتد

آقای کریمی به عنوان یک فعال سابق دانشجویی کرد، آیا مطالبه و مشی فعالان دانشجویی کرد را هم راستا با تشکل های شناسنامه دار دانشجویی دار ایران ارزیابی می کنید؟ افتراق ها و اشتراکات کجاست؟

در برخی از موارد دارایی مشترکات بودند از جمله انتقاد و مخالفت با حاکمیت قبول ارزشهای مدرن دمکراتیک وازادیخواهی وعدالت اجتماعی دفاع ازبرابری زن ومرد اما در واقع عرصه گفتمانی انها کاملا از هم منفک اند کردها علاوه بر موارد مذکور رفع تبعیض علیه ملت کرد در عرصه های سیاسی اقتصادی فرهنگی واجتماعی که معتقد به ظلم مضاعفند تاکید میکنند وسرانجام حق تعین سرنوشت برای کردها ودیگر ملیتها ایران را به عنوان دال مرکزی کفتمان خود در ایرانی دمکراتیک تاکید دارند و کردها علاوه بر حق تایین سرنوشت فردی به حق تایین سرنوشت جمعی نیز تاکید میکنند اما تشکلهای دانشجویی دیگر بیشتر در راستای گفتمان اصلاح طلبی بودند وبیشتر خواهان فضای باز سیاسی ونهایتا به سیستمی دمکراتیک متمرکز گرایش دارند احقاق حقوق شهروندی را برای ملیتهای ایران را کافی می دانند واین یعنی اعتقاد به حق تعین سرنوشت فردی و نه حق تایین سرنوشت جمعی اما وجود اشتراکات و روحیه ی منعطف باعث روابط وگفتگوهای بسیار خوبی بین آنها میشود واین خود باعث همکاریهای هم شد

آقای کریمی شما آخرین بار تحت فشار نیروهای امنیتی مجبور به ترک کشور شده اید. دلیل این فشارها چه بوده است؟ رفتار نیروهای امنیتی با خانواده تان چگونه بوده است؟

البته ا ز سال 86 که دستگیر شدم بنده تحت فشار نیروههای امنیتی بودم وهمچنان که می دانید در پاییز 88 به دنبال اعتراض به اعدام زندانی سیاسی احسان فتاحیان در دانشگاه تهران من تحت تعقیب نیروهای لباس شخصی قرار گرفتم که با کمک دوستانم انها موفق به دستگیری من نشدند که حتی تلفنی مرا به تحویل خود به انها فرا خواندند اما من این کا ر را نکردم وشب 16 آذر 88 من که در منزل بودم که نیروهای امنیتی به منزل ما حمله کردند اما به دلیل عدم نشان دادن حکم باز داشت به من وبا دخالت مردم توانستم از دست انها فرار کنم که با ضرب و شتم خانواده ام وخصوصا پدر 75 ساله ومادر70 ساله ام همراه بود وحدود 1سال و نیم من مخفی شدم که بعد از آن دباره به فعالیتهای مدنی را شروع کردم که هر بار از طریق دوستان مرا تهدید می کردند . در زمستان گذشته خود را نامزد در انتخابات 1390 مجلس در زمستان گذشته کردم که فقط منرا در شهرستان قروه رد صلاحیت کردند که هنگام تحویل برگه رد صلاحیتم در روز 23 بهمن ضمن هشد ار به من برای هرگونه فعالیت خودم خانواده وحتی برادرزاده و خواهر زادههایم که هنوز در مقطع راهنمایی هستند تهدید کردند واز هر گونه دعوت مردم به اعتراض در روز 25 بهمن ویا تحریم انتخابات به من هشدار دادند من نیز انها را از بی اخلاقی برحذر داشتم واین باعث مشاجره ما شد وبعد از مراجعه به منزل اعضایی خانواده گفتند که تلفنی به ستاد خبری اطلاعات احضار ت کردند من به آ ن توجه نکردم وگفتم که باید کتبا باشد شاید اطلاعات نباشد ومن در خارج از منزل بودم که منزل بامن تماس گرفتند که نیروهایی امنیتی به منزل مراجعه کرده اند ومن نیز مجبوربه ترک کشور شدم آنها در این چند سال چند بار برادرانم که دبیر آموزش وپرورش هستند را به حراست اداره کشانده اند وحتی پدر را بازجوی باالفاظ رکیک حتک حرمت قرار داده اند خواهرم را تهدید به اخراج از سر کاروحتی به او فحاشی کردهاند اورا در حالی که 10 سال سابقه کار دارد از نو گزینش کرده اند کسانی مشکوک تلفنی اورا تهدید به مرگ وبه اوفحاشی میکنند واین اقدامات امنیت روانی خانواده من را سلب کرده اند

کمی از فراز و نشیب فعالیت های دانشجویان کرد توضیح دهید. جمهوری اسلامی در طول ۳۲ سال گذشته همواره سعی داشته فعالان دانشجویی کرد را به احزاب سیاسی کردستان نظیر دمکرات، پژاک و کومله منتسب کند. اساسا تاثیر این احزاب سیاسی کرد در شکل گیری گفتمان فعالان دانشجویی کرد را چگونه ارزیابی می کنید؟

در 3 الی 4 دهه ی اخیر دانشکاهها ودانشجویان کانون فعالیتهای گونا گونی بوده است ومساله بغرنج کرد چه در ایران وچه در منطقه لا جرم توسط دانشجویان کرد ودیکر کسان دیگر به دانشگاهها به شیوهای مختلف کشیده شده است در ایران نیز قبل از انقلاب به دلیل قلت دانشجویان کرد وهزینه بالای فعالییت مستقل فعالیت آنها محدود بود ویا در پوشش سازمانهای دانشجویی چپ فعالیت می کردند . در بعد از انقلاب وخاتمه جنگ دانشجویان کرد به دلیل حساسیت حاکمیت با فعالیتهای فرهنگی همچون انجمنهای ادبی هنری ومراسماتی همچون بزرگداشت فاجعه ی حلبچه ونشریات دانشجویی فعالیتهای دانشجویی را شروع شد هر چند که انها در تشکلهای سراسری نیز شرکتی فعال داشتند ودر دوره اصلاحات دانشجویان کرد هم فعالیتهای خود را گسترش دادند واز جمله تاسیس اتحادیه ی دمکراتیک دانشجویان کرد انتشار نشریاتی کم نظیر در عرصه دانشجویی همچون رافه "نویسا " روژف " چیا "ده گ "آشتی "روژامه و..... وشرکت در تجمعهای اعتراضی به صورت گسترده همچون 16 آذر و زبان مادری توانست خود را به صورت جریانی مستقل تعریف شود وبا این توضیح مختصر نشان می دهد که جنبش دانشجویی کرد هویتی مستقل از هر جریانی داشته و دارد واما جمهوری اسلامی برای اینکه توجه سرکوبها ی خود را کند هر جریانی در داخل به خارج نسبت می دهد هرچند که احزاب کرد سهم بزرکی در شناور کردن کفتمان ازادیخواهی کرد دارد وبسیاری از متافورهای این احزاب با دیگر جریانهای مدنی کرد ازجمله دانشجویان کرد مشترک است اما این استقلال انهارا خدشه دار نمی کند احزاب کرد هیج موقع چنین کاری دا نمی کنند چون برای آنها هزینه ای بالای امنیتی دارد واغلب فعالان دانشجویی افراد مستقلی بوده وهستند هیچ موقع چه احزاب وچه دانشجویان این بهانه را به نیروهای امنیتی نمی دهند

آقای کریمی به عنوان آخرین سوال بفرمایید فعالان دانشجویی کرد چه مطالباتی را دنبال می کنند و چه شاخص هایی را برای بهبود فضای سیاسی و مدنی ایران دار نظر دارند؟

همچنان که کفته شد دانشجویان کرد مخالف ومنتقد حکومت وسیاستهای اقتدارگرایانه وغیر دمکراتیک آنها هستند و ارزشهای مدرن حقوق بشری راقبول دارند وخواستار رفع تبعیض علیه ملیتها اقلیتهای دینی ومذهبی وزنان و کارگران ودیگر حقوق جمعی و فردی مردم ایران هستند کردها خصوصا حل مساله ملیتها را راهی برای تحکیم دمکراسی می دانند به طوری که معتقدند که ایران به دلیل منا بع غنی وسلطه ی دولتها بر آن وبه طبع آن استقلال اقتصادی دولت ووابستگی مردم به درامدهای دولت از یک سو واز سوی دیگر ضعف جامعه مدنی سیستم سیاسی ایران را به سوی اقتدار گرایی سوق می دهد وسیستم لا مرکزی علاوه بر تحقق وتضمین حقوق ملیتهای ایران به عنوان اکثر جمعیت ایران تحکیم دمکراسی را هم تضمین می شود .

 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

No comments:

Post a Comment