Wednesday, November 28, 2012

مدیر بورس وزارت علوم: بانک مرکزی بودجه بورس کوتاه مدت را سریعا تخصیص دهد

 مدیر کل امور بورس و دانشجویان خارج وزارت علوم‌ با اشاره به تصویب بودجه 11 میلیون دلاری جهت فرصت تحقیقاتی کوتاه مدت خارج از کشور دانشجویان دکتری، از عدم تخصیص این مبلغ به وزارت علوم و مشکلات ایجاد شده برای دانشجویان خبر داد و از مسئولان بانک مرکزی خواست تا سریعا نسبت به تخصیص این مبلغ اقدام کنند.
 
دکتر حسن مسلمی نایینی در گفت‌وگو با ایسنا،‌ با بیان اینکه فرصت تحقیقاتی شش ماهه در خارج از کشور برای دانشجویان دکترای دانشگاه‌های داخل حیاتی است،‌ تصریح کرد: با هدف تعاملات علمی و فرهنگی با خارج از کشور، توسعه تحصیلات تکمیلی و ارتقای سطح علمی دانشجویان دوره‌های دکتری داخل کشور و استفاده بهینه از امکانات و تجهیزات دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی و تحقیقاتی داخل و خارج از کشور و کاهش آسیب‌هایی که ممکن است در دوره های بلند مدت به دانشجویان وارد شود، فرصت تحقیقاتی کوتاه مدت در نظر گرفته شده است.
 
وی با بیان اینکه تکمیل کار رساله بسیاری از دانشجویان دکتری بویژه دانشجویانی که کارهای آزمایشگاهی و تجربی دارند مستلزم رفتن به مراکز تحقیقاتی مجهز خارج از کشور و انجام کارهای عملی است، تاکید کرد: با توجه به پتانسیل و آمادگی بالای دانشجویان دکترای داخل کشور، اساتید و محققین خارجی از دانشجویان استقبال خوبی کرده و بعضا هزینه زندگی و تحقیق دانشجویان را تا یکسال تقبل می‌کنند.
 
وی با بیان اینکه درسالهای 1388 و 1389 به ترتیب 379 و 603 نفر ازاین فرصت تحقیقاتی استفاده کردند،‌گفت: در سال 1390، 1284نفر از دانشجویان دکتری دانشگاه های داخل کشور موفق به انجام فرصت تحقیقاتی در مراکز علمی و پژوهشی خارج از کشور شده‌اند و در سال جاری نیز پیش‌بینی 1826 نفر انجام شده و مبلغی در حدود 11میلیون دلار برای تحقق آن تخمین زده شده است.
 
وی با بیان اینکه خوشبختانه در حضور معاون اول رئیس جمهور، وزیر علوم، رئیس سازمان امور دانشجویی، نماینده بانک مرکزی و نماینده معاونت برنامه‌ریزی ونظارت راهبردی ریاست جمهوری هزینه فوق تصویب شده است، گفت:‌ با این حال تاکنون این مبلغ به وزارت علوم پرداخت نشده است.
 
به گفته وی، تعدادی زیادی از دانشجویان کلیه مقدمات لازم سفر را انجام داده و حتی ویزای کشور محل انجام فرصت تحقیقاتی را اخذ نموده‌ و خوابگاه و محل اسکان نیز رزرو کرده‌اند، اما امکان سفر برایشان میسر نشده است. این امر علاوه بر فشارهای روحی و روانی به دانشجویان، باعث مشکلاتی در انجام رساله آنها شده و موجب طولانی شدن تحصیل آنها می‌شود.
 
وی متذکر شد: از مسئولان بانک مرکزی درخواست می‌شود سریعا نسبت به تخصیص این مبلغ اقدام کنند.
 
مدیر کل بورس وزارت علوم در خاتمه خاطرنشان کرد: در سال جاری دانشجویان دوره‌های دکتری، می‌توانند از فرصت تحقیقاتی در دانشگاه‌ها و مراکز علمی و تحقیقاتی داخل کشور واجد امکانات نیز استفاده نموده که هزینه آن توسط وزارتخانه تامین می‌شود.
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

سن ابتلا به ایدز در کشور به زیر ٢٠ سال رسید

بیش از 46 درصد مبتلایان به HIV/AIDS کشور در زمان ابتلا در گروه سنی 25 تا 34 سال قرار دارند.
 
این یعنی یک هشدار برای جوانان و حتی نوجوانان، موضوعی که شاید نتوان افزایش استفاده از مواد روانگردان و محرک‌ها را با آن بی‌ارتباط دانست؛ چرا که کارشناسان همواره نسبت به این مساله هشدار داده‌اند و آن را عاملی برای ارتباطات جنسی محافظت نشده دانسته‌اند تا جایی که وزیر بهداشت هم نسبت به آتشفشان خاموش ایدز هشدار داده و تاکید کرده که مصرف روانگردان‌هایی مانند شیشه تمایلات جنسی را هشت تا ۱۰ برابر افزایش می‌دهد و اگر این روند به همین روال ادامه یابد در آینده آتشفشان بیماری ایدز در کشور فوران می‌کند.
 
به گزارش ایسنا، همچنان که آمارهای رسمی کشور از روشن شدن چراغ قرمز کاهش سن ابتلا به ایدز در کشور حکایت دارند، کارشناسان حوزه سلامت نیز نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده و معتقدند که سن ابتلا به ایدز در ایران حتی به زیر 20 سال رسیده است؛ به طوری که از زمان بروز اولین مورد ایدز در ایران در کودک هموفیلی در مرکز طبی کودکان در سال 1365 تا ابتدای امسال، میزان بروز HIV/AIDS در سنین صفر تا 4 سال 160 مورد، 5 تا 14 سال 144 مورد و 15 تا 24 سال 2379 مورد بوده است؛ این در حالیست که این موارد تنها مربوط به موارد شناسایی و ثبت شده بیماریست و تخمین‌ها بر آن است که 4 تا 5 برابر موارد ثبت شده این بیماری، هنوز شناسایی نشده‌اند.
 
سن ابتلا به ایدز به زیر 20 سال رسید؛ ابتلای زنان 10 برابر شد
 
دکتر مسعود مردانی، عضو کمیته کشوری ایدز با استناد به مطالعات انجام شده به ایسنا می‌گوید:« نتایج مطالعه‌ای که دو سال گذشته در کشور انجام شد، حاکی از آن است که سن ابتلا به ایدز پایین آمده و به زیر 20 سال کاهش یافته است و معمولا جوانان بین 20 تا 40 سالگی به این بیماری مبتلا می‌شوند.»
 
در این میان موضوعی که بیش از پیش رخ می‌نماید و نگرانی دست‌اندرکاران سلامت کشور را برانگیخته افزایش ابتلای زنان و همچنین تغییر الگوی انتقال بیماری و نگرانی از بروز موج سوم ایدز به دلیل ارتباطات جنسی محافظت نشده است؛ چرا که جمعیت کنونی کشور جمعیتی جوان بوده و خطر افزایش استفاده از روانگردان‌ها و تاثیر غیرمستقیم آن در ارتباطات جنسی ناسالم بر شدت این نگرانی‌ها می‌افزاید. به طوری که به گفته دکتر مردانی در مقایسه با 10 سال گذشته میزان ابتلا در زنان حدود 10 برابر افزایش داشته و زنان بیش از مردان به این بیماری دچار شده‌اند. وی معتقد است این موضوع گواه آن است که راه انتقال HIV/AIDS در حال تغییر از سمت استفاده از سرنگ مشترک در معتادان تزریقی به طرف انتقال جنسی است و آن را خطری برای جوانان و نوجوانان به عنوان قشر غالب جمعیت کنونی کشور می‌داند.
 
دکتر مرضیه وحیددستجردی نیز از همان ماه‌های ابتدایی که سکان هدایت وزارت بهداشت را در دست گرفت، ایدز در کشور را به "آتشفشانی خاموش" تعبیر کرد و نسبت به تغییر الگوی انتقال آن و افزایش موارد در زنان هشدار داد. وی می‌گوید:« هر چند رشد تزریقی ایدز را تقریبا در کشور کنترل کرده‌ایم اما رشد انتقال ایدز از طریق جنسی خیلی بیشتر شده است.»
 
وزیر بهداشت همچنین نسبت به انتقال ایدز از طریق زنان روسپی هشدار داد و گفت:« هر فرد به ویژه زنان خیابانی می‌توانند به طور متوسط پنج نفر را مبتلا کنند و اگر روند رشد ایدز از طریق روابط جنسی ناسالم ادامه یابد در آینده با مشکل مواجه خواهیم شد.»
 
هنوز هم که هنوز است بیماری ایدز به عنوان یک انگ اجتماعی شناخته می‌شود
 
دکتر عباس صداقت، رییس اداره ایدز وزارت بهداشت نیز با ابراز نگرانی از روند افزایشی ابتلای زنان به HIV/AIDS می‌گوید:«هرچند بیشترین عامل انتقال ایدز در کشور همچنان از طریق اعتیاد تزریقی است اما مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شده در سطح کشور این هشدار را می‌دهند که آمار انتقال این بیماری از طریق ارتباطات جنسی محافظت نشده و همچنین ابتلای زنان به این بیماری در حال افزایش است.»
 
وی همچنین تاکید می‌کند که در سال 90 الگوی انتقال از طریق روابط جنسی تغییر زیادی داشته؛ به طوری که 20 درصد موارد انتقال در سال گذشته از طریق ارتباطات جنسی محافظت نشده بوده است.
 
آخرین آمار HIV/AIDS در کشور و موارد ناشناخته آن
 
در هر حال براساس آمار جمع آوری شده از دانشگاه‌های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی -‌ درمانی تا اول فروردین ماه سال جاری مجموعاً 24 هزار و 290 نفر مبتلا به HIV/AIDS درکشور شناسایی شده‌اند که 90.8 درصد آنها را مردان و 9.2 درصد را زنان تشکیل می‌دهند.
 
همچنین تاکنون 3455 نفر مبتلا به ایدز شناسایی شده و 4722 نفر از افراد مبتلا نیز به دلیل این بیماری جان خود را از دست داده‌اند و همانطور که گفته شد 46.4 درصد از مبتلایان به HIV یعنی حدود نیمی از مبتلایان در زمان ابتلا در گروه سنی 25 تا 34 سال قرار داشته‌اند که بالاترین نسبت در بین گروه‌های سنی را به خود اختصاص می‌دهند.
 
همچنین علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال 1365 تاکنون در کشور به ثبت رسیده به ترتیب تزریق با وسائل مشترک در مصرف کنندگان مواد 69.6 درصد، رابطه جنسی 10.5 درصد، دریافت خون و فرآورده‌های خونی یک درصد و انتقال از مادر به کودک یک درصد بوده است.
 
راه انتقال در 17.9 درصد از این گروه نامشخص مانده است که دکتر مردانی در این باره می‌گوید:« به نظر می‌رسد این گروه به دنبال ابتلای جنسی گرفتار شده باشند و به همین دلیل راه انتقال خود را کتمان می‌کنند؛ چرا که هنوز هم که هنوز است بیماری ایدز به عنوان یک انگ اجتماعی شناخته می‌شود.»
 
مردانی می‌گوید:«موارد واقعی HIV/AIDS در ایران حدود 4 یا 5 برابر موارد ثبت شده است. بر این اساس خوشبینانه‌ترین وضع آن است که بین 93 هزار تا 120 هزار مورد HIV/AIDS در ایران داشته باشیم که از این میان بیش از 24 هزار مورد آن شناسایی و ثبت شده‌اند و مابقی موارد یا بیماری خود را کتمان می‌کنند و یا از وجود بیماری خود خبر ندارند.»
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

پرونده سازی برای دختر میرحسین و ممانعت از تدریس وی در دانشگاه

 دور جدید فشارها بر خانواده میرحسین که با تماس تلفنی تهدیدآمیز و ممنوع الملاقات شدن یکی از دختران آغاز شده بود، اکنون با از سرگیری فشارهای شغلی و به جریان انداختن دوباره پرونده سازی های قبلی ادامه یافته است.
 
به گزارش کلمه، خانواده و نزدیکان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نیز همچون بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی، در مدت حبس خانگی با فشارها و تهدیدهای غیرقانونی و حاکی از خصومت رو به رو بوده اند.
 
رفتارهای غیر انسانی و بی اخلاقی های مکرر، در سه سال اخیر به رویه ای متداول در برخورد ماموران امنیتی با خانواده زندانیان سیاسی تبدیل شده و خانواده موسوی نیز هزینه های زیادی بابت ایستادگی در دفاع از حق داده اند؛ هزینه هایی که مهمترین آنها شهادت سید علی موسوی خواهرزاده میرحسین بوده و پس از آن نیز در سه سال اخیر به انحاء مختلف ادامه داشته است.
 
به خصوص پس از حصر میرحسین و کروبی و همسران آنها، فشارها بر بستگان نزدیک و دور آنها نیز شدت گرفته است؛ هرچند خانواده موسوی تا کنون از رسانه ای کردن جزئیات بسیاری از رفتارهای صورت گرفته، پرهیز کرده اند.
 
فشارهای شغلی، از جمله رایج ترین موارد آزار خانواده مهندس موسوی بوده است که به صورت های مختلفی از جمله اخراج یا پرونده سازی در محل کار، ممانعت از تدریس در دانشگاه، جلوگیری از چاپ کتاب و کار پژوهشی، جا به جایی ها و اذیت های خاص اداری و حتی پیگیری و بازجویی از مسئولان ادارات محل اشتغال آنها، اعمال شده است.
 
در مورد یکی از فرزندان میرحسین که اخیرا در پی اطلاع رسانی کلمه مورد تهدید ماموران امنیتی، مورد تهدید قرار گرفته و ممنوع الملاقات شده بود، با آنکه سایت امنیتی وابسته به صداوسیما تماس این مامور امنیتی را انکار کرده بود!، ظاهرا تهدیدها در حال عملی شدن است؛ چرا که اخیرا فشارهای شغلی بر وی شدت بیشتری گرفته و علاوه بر تماس های موجود از طرف دانشگاه محل کار وی (دانشگاه الزهرا) و ممانعت قبلی از تدریس وی، دو روز قبل از سوی هیات تخلفات اداری وزارت علوم نیز با او تماس تهدیدآمیزی گرفته شده تا پرونده سازی دو سال قبل علیه وی، دوباره به جریان بیفتد.
 
با آنکه این پرونده سازی در دو سال اخیر هیچ یک از روال های قانونی رویه های متعارف دانشگاهی را طی نکرده است؛ تماس گیرندگان پیشاپیش حکم را هم به طور شفاهی صادر کرده و گفته اند که حکم مورد نظر در هر حال، حتی اگر خانم موسوی این پرونده را نپذیرد، صادر خواهد شد و عدم پذیرش محتویات این پرونده نیز به معنی چشم پوشی او از حق قانونی بعدی خودش تلقی خواهد شد. آن هم در حالی که پس از جلوگیری از ورود و تدریس وی در دانشگاه و پرونده سازی امنیتی، او بارها با مراجعه به مسئولین ذی ربط در دانشگاه با اصرار خواستار اعلام علت این اقدام و توجیه قانونی و مستند و مکتوب آن و نیز معرفی مقامی که دستور انجام این رفتارهای توهین آمیز و غیر قانونی را صادر کرده، شده بود و پاسخی نگرفته بود.
 
بر اساس این گزارش، پیش از این، از تدریس وی در دانشگاه جلوگیری شده بود و علاوه بر منع تدریس، حتی واحدهای معین شده در برنامه ترمی نیز به طور ناگهانی و ظرف همان ساعت اولیه از روی سایت دانشگاه حذف شده بود. اما تنها نتیجه پیگیری های وی، آن هم بعد از حدود ۲ سال، این بوده که در هیات تخلفات اداری برایش پرونده تشکیل شده و به گفته کارمندی که این اطلاعات را از روی برگه ابلاغی خوانده، بهانه این پرونده سازی نیز مصاحبه وی با سایت کلمه و نشر اکاذیب و … بوده است.
 
این گزارش حاکی است، پرونده ی ساخته شده برای این دختر میرحسین در اسفندماه ۱۳۸۹ به رئیس قبلی دانشگاه الزهرا ابلاغ شده و در آن ۱۰ روز برای ارائه لایحه دفاعیه مهلت تعیین شده است. اما تا اواسط مهرماه گذشته (۱۳۹۱) وی از وجود چنین پرونده ای بی خبر بوده و با آنکه این نامه بارها بین دفتر ریاست و بخشهای اداری دانشگاه دست به دست شده و مهلت های ۱۰ روزه دفاع ابلاغ و تکرار شده، این موضوع هیچ گاه به خانم موسوی اعلام نشده است.
 
برخوردهای صورت گرفته با این استاد دانشگاه تا آنجا پیش رفته که در فروردین ماه سال جاری، ماموران حراست به شکل توهین آمیزی از ورود به دانشگاه جلوگیری کرده اند، آن هم در حالی که به گفته خودشان مدام در تماس و هماهنگی با وزارتخانه بوده اند. این رفتار نیز همچنان ادامه یافته و در نهایت با اصرار دانشجویانش و برای پیگیری امور آموزشی باقی مانده ی آنها، آن هم پس از کسب مجوز سختگیرانه از حراست، در آخرین فرصت ممکن اجازه حضور او در دانشگاه برای انجام وظایف استادی در ترم تحصیلی مذکور صادر شده است. اینها همه در حالی است که با توجه به تعهدات شغلی، وظایف محوله از جمله دفاعیات و راهنمایی های پایان نامه ها بر طبق مستندات موجود همچنان، حتی از راه دور و در محیط خانه، در حال انجام بوده است.

http://adf.ly/1587888/whostheadmin

تقی کروبی: پدرم زیر نظر پزشکان وزارت اطلاعات است

 فرزند مهدی کروبی در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که هیچ تغییری در وضعیت جسمانی این رهبر جنبش سبز ایجاد نشده و او زیر نظر پزشک وزارت اطلاعات است.
 
تقی کروبی توضیح داد که "فعلا اجازه داده اند مادرم پیش حاج آقا باشد و روند درمانی و آزمایشات جدیدی که پزشک معالج دستگاه امنیتی در نظر گرفته، در حال تکمیل شدن است. به ما وعده داده اند پس از تکمیل آزمایشات، نتایج را در اختیار ما قرار خواهند داد".
 
دوشنبه هفته گذشته مهدی کروبی از محل بازداشت خانگی به یکی از بیمارستان های تحت نظر دستگاه امنیتی منتقل شده بود. براساس گزارشی که وب سایت سحام نیوز منتشر کرد "این اقدام نهاد های امنیتی در پی وضعیت جسمانی آقای کروبی رخ داده؛ او طی دو هفته گذشته با علائم هشدار دهنده ای از جمله کاهش شدید وزن، بی اشتهایی، سرگیجه و حالت تهوع مواجه بوده است".
 
خانواده آقای کروبی در اطلاعیه ای اعلام کرده بودند که "انتظار دارdیم حق دسترسی به درمان مستقل ایشان به رسمیت شناخته شود تا امکان پیگیری درمانی زیر نظر پزشکان معتمد خانواده در یکی از بیمارستان های تهران فراهم آید"؛ امری که صورت نگرفت و رئیس سابق مجلس شورای اسلامی پس از انجام آندوسکپی و چند آزمایش در بیمارستان وابسته به نهادهای امنیتی، به ساختمانی که در آن حبس بوده، بازگردانده شد.
 
اکنون تقی کروبی به "روز" می گوید که به خانواده قول داده اند پس از تکمیل آزمایشات زیر نظر پزشک دستگاه امنیتی، این امکان را به خانواده خواهند داد که آقای کروبی را در بیمارستانی مستقل بستری کنند. او در عین حال تاکید میکند که "فعلا این وعده را داده اند و نمیدانیم در واقعیت چه خواهد شد".
 
فرزند مهدی کروبی می گوید: به مادرم اجازه داده اند که همراه ایشان باشد.همین امروز در فرصت کوتاهی که مادرم بیرون آمده بود و توانستیم صحبت کنیم گفت که هیچ تغییری در وضعیت جسمانی حاج آقا ایجاد نشده. در همان محیط محدود که او را حبس کرده اند روزانه کمی قدم میزد که اکنون به دلیل سرگیجه توانایی قدم زدن هم ندارد.
 
درباره وضعیت فعلی و مشکل جسمانی آقای کروبی می پرسم، می گوید: بی اشتهایی، سرگیجه و کاهش وزن شدید است؛البته روند کاهش وزن تا حدودی کنترل شده اما بی اشتهایی و سرگیجه همچنان ادامه دارد.
 
مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از ۲۵ بهمن سال ۸۹ در حالی در بازداشت خانگی به سر می برند که علیرغم همه اتهاماتی که حامیان محمود احمدی نژاد و رهبر جمهوری اسلامی، متوجه آنها کرده اند هیچ دادگاهی برای رسیدگی به این ادعاها برگزار نشده است. تاکنون هیچ یک از مقامات جمهوری اسلامی نیز مسئولیت حصر آخرین نخست وزیر ایران و همسرش و همچنین رئیس سابق مجلس شورای اسلامی را برعهده نگرفته است.
 
تقی کروبی می گوید: نزدیک دو سال است که از حبس آقای کروبی، آقای موسوی و خانم رهنورد می گذرد و هیچ مقام رسمی کشور، بخصوص مقامات قضایی، مسئولیت حبس آنها را برعهده نگرفته اند. افراد ممکن است بتوانند واژه ها را تغییر دهند اما نمی توانند مفاهیم آنها را عوض کنند. حاج آقا و آقای موسوی و خانم رهنورد زندانی هستند و ما حبس پدرم را حبس خانگی نمیدانیم، چون در مکانی حبس شده و تنها نگهداری می شود. یعنی ایشان از میدان 7 تیر که در آپارتمان کوچکی زندانی بودند به ساختمانی سه طبقه در مکانی دیگر منتقل شده اند که بیشتر به یک آپارتمان اداری شباهت دارد نه یک آپارتمان مسکونی. یک ساختمان سه طبقه است که دو طبقه آن، ماموران امنیتی هستند و در یک واحد هم حاج آقا به تنهایی و در حبس هستند. این ساختمان را هم نیروهای امنیتی تهیه کرده اند اما به ما گفته اند که اجاره شده و بهای اجاره را هم از ما می گیرند.
 
فرزند مهدی کروبی می افزاید: ما منزلی در جماران تهیه کرده بودیم و گفتیم حالا که میخواهید حبس خانگی باشد به منزلی که خود تهیه کرده ایم منتقل کنید اما قبول نکردند و به ساختمانی بردند که خود نیروهای امنیتی در نظر گرفته اند. آنجا متعلق به دستگاه امنیتی است نه ما. منزل ما نیست و این نامش حبس خانگی نیست. حرف ما این است. این گفته خود حاج آقا است. خود حاج آقا گفته هیچ انتظاری از حاکمیت ندارد، هیچ خواسته ای ندارد و به مطالبات و حرف ها و مواضعی که مطرح کرده ایمان دارد و حاضر به پرداخت هزینه اش هم هست. هزینه اش را هم دارد می پردازد. اما حرف ما هم این است که آقایان بپذیرند و بگویند زندان است نگویند حبس خانگی، چون محلی که پدر را حبس کرده اند منزل ما نیست، منزل مهدی کروبی نیست و ما قبول نداریم. یک دلیل واهی هم آورده و گفته اند که منزل شخصی شما جماران است و نباید به جماران انتقال پیدا کند چون آنجا حوزه استحفاظی سپاه پاسداران است. این خیلی سخن واهی است. حفاظت از جماران را سپاه پاسداران در اختیار دارد، در پاستور هم که منزل مهندس موسوی است بدین گونه است.
 
تقی کروبی این مساله را توهین به سپاه می داند و می گوید: این توهین به سپاه است. سپاه چگونه است از نظر آقایان که چنین مساله ای را مطرح میکنند. از سوی دیگر کل کشور در اختیار سپاه است چطور الان منطقه ای که حوزه استحفاظی اش با سپاه است پذیرفتنی نیست؟ سپاه منطقه پاستور و مناطق دیگر، سپاه امین حکومت است و سپاه جماران، سپاه متعلق به بیگانگان و غیر معتمد است؟ نکند دوستان امنیتی، سپاه را هم به سپاه خودی و غیر خودی تقسیم میکنند؟
 
او می گوید: در حقوق مساله ای به اسم تشدید مجازات داریم و اکنون درباره پدر ما تشدید مجازات به کار می برند. از سویی تنها نگهداری می شود و از سوی دیگر در مکانی غیر از منزل خودش در حبس است. ما هم اعتراضی نسبت به تشدیدش نداریم چون پدربه ما گفته حق اعتراض نداریم. اما می گوییم که حکومت مسئولیت را بپذیرد و بگوید زندانی است، نگوید حصر یا حبس خانگی.
 
او سپس با اشاره به برخورد سلیقه ای نیروهای امنیتی در نوع ارتباط و ملاقات اعضای خانواده آقای کروبی با او می گوید: کاملا سلیقه ای اعمال می شود. گاهی تا 4 ماه هیچ خبری از حاج آقا نداریم و هیچ ملاقاتی صورت نمی گیرد. البته اکنون دو ماه است که تغییر کرده و فرزندان هفته ای یکبار و مادرم هفته ای دو بار امکان ملاقات با ایشان را دارند. بعد از بیماری هم که اجازه داده اند مادرم فعلا کنار حاج آقا باشد. اما حسین بیش از یک ماه است که از ملاقات با پدرم محروم است. ظاهرا یکی از دلایلی که ذکر کرده اند این است که اخبار مربوط به حاج آقا در سایت ها قرار میگیرد و به همین دلیل به صورت سلیقه ای حسین را از ملاقات با حاج آقا محروم کرده اند.
 
آقای کروبی با اشاره به اینکه حبس آقای کروبی، آقای موسوی و خانم رهنورد در چارچوب قوانین کشور جایگاهی ندارد می گوید: بارها از مقامات قضایی خواسته ایم که مسئولیت حبس را بپذیرند اما آنها با رفتارشان در این مدت نشان داده اند که در این زمینه تصمیم گیر نیستند. حبس این سه نفر در واقع بدعت تازه ای در نظام حقوقی ایران است، نه حبس خانگی است نه حصر است و در چارچوب قوانین و آئین نامه های زندان ها می گنجد.
 
او می افزاید: اگر حکمی مبنی بر بازداشت و حبس حاج آقا و مهندس موسوی و خانم کروبی وجود دارد از نظر حقوقی ارزش حکم به ابلاغ آن است، آنها هیچ حکمی دریافت نکرده اند و چون حکومت نسبت به رفتارش در قبال جامعه و مردم پاسخگو نیست، خود را نیازمند این هم که مراحلی را طی کندیا تفهیم اتهامی صورت گیرد و سپس حکمی صادرو اجرا شود نمی داند. در اصل حکم صادر نشده را به اجرا می گذارند و نه شما، نه ما و نه هیچ کس دیگر نمیدانیم که حد و حدود این حکم صادر نشده چیست و چه زمانی پایان خواهد یافت.
 
 تقی کروبی می افزاید: حاج آقا و مهندس موسوی و خانم رهنورد حتی حقوق بدیهی و طبیعی زندانیان را هم ندارند چون در خصوص زندانیان می توان به آئین نامه های زندان ها اشاره و استناد کرد اما درباره آنها نه آئین نامه ای وجود دارد، نه چیز دیگری.
 
روز آنلاین
 

http://adf.ly/1587888/whostheadmin